9/09/2003
چپ نو:دوستاني دربخش نظرخواهي پرسش هايي رادرباره نوشته هاي مربوط به چپ نو وسنتي مطرح کرده اند که دربخش نظرخواهي پاسخي ندادم چون نمي دانم چرا به نظرم جاي تنگي است براي پاسخ گويي وقلم پردازي.انگار بخواهي درون کمد پشتک وارو بزني!!به هرحال مي خواهم درباره جداسازي چپ نو وسنتي نظرخودم رابگويم ودوستان هم کماکان مي توانند درهمان بخش نظرخواهي حرف هاي شان رابزنند اما بهتراست نوشته هاي شان رابه صورت مدون بفرستند تادرون صفحه ي اصلي بگذارم يا دروبلاگ خودشان بگذارند.
واما بعد.آن چه درروزهاي پيش نوشتم بيشترجنبه ي نظري داشت ولي دوستان جنبه عيني ومصداقي برايشان مهم بوده است.ازاين روچاره اي جزپرداختن به جنبه هاي عيني نيست.
براي نبرد باقدرت و مستقل ماندن ودرعين حال ميدان دادن به تکثر بايد سراغ شکل هاي تازه اي ازسازمان دهي وتصميم سازي رفت.چپ نو با سازمان دهي متمرکز وپايگاني(سلسله مراتبي) که خصلت چپ سنتي است ميانه اي ندارد.يعني تصميم گيري ها شکل افقي دارد نه عمودي.هيچ کس حق ويژه اي درتصميم گيري ها ندارد.قرارنيست کسي رهبرباشد وديگران رهرو.چنين تمايزي پذيرفته نيست.درواقع انعطاف پذيري ويژگي نخست جنبش نوين است وازتمرکزوتصلب گذشته خبري نيست.
درچنين ساختاري مي توان اتفاق نظر کلي را مدنظرقرار داد وازبرنامه هاي تک هويتي پرهيزکرد.اين ويژگي اصلي چپ نو است.سازمان هايي که به طور مشخص رهبرشان درجايگاه خدايگاني قراردارد واعضا به سبيلش اش قسم مي خورند درجرگه جنبش نوين چپ نيستند.سازمان هايي که هنوز ساختارهرمي دارند نيز.اين ها درمقوله ي چپ سنتي مي گنجند.

0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا