جناب مهندس موسوي كه چندي است از غار اصحاب كهف بيرون زده است چندي پيش در تالار اجتماعات وزارت كشور(ياد آن نگار به مكتب نرفته و خط ننوشته به خير كه يكهو وزير كشور شد)نمايندگان تمامي احزاب ريز و درشت كشور را فراخواند تا پيش از سخنراني جناب ايشان هر چه دل تنگشان ميخواهد درخواست كنند.چه فرصتي از اين بهتر،جماعت حزبي هم بيدرنگ كفش و كلاه كردند و خودشان را رساندند به پاي وعظ حضرت موسوي.ازجمله برادر عزيزمان سحابي از جماعت ملي مذهبي كه بسياري از حضرات اصلاح طلب و ناطلب همان گونه كه در بارهي مهدي بازرگان ميگفتند در دينداريشان شكي ندارند ولي بر اين باورند كه در عرصهي سياست بهتر است به سازي كه حضرات مينوازند برقصند و خودشان به فكر نواختن در مطربكده سياست اين مملكت نباشند كه خداي نخواسته جيز ميشوند.پيش از آن كه سخنراني درفشان جناب موسوي آغاز شود نمايندگان احزاب يكي يكي سخنان خود را گفتند اما نوبت به سحابي بينوا كه رسيد مجري جلسه ندا در داد كه جناب ايشان نبايد سخني براند.از بيرون تالار زنگ زده بودند به جناب مهندس موسوي كه به صلاح ايشان است كه خودش را به ملي مذهبيها نچسباند وگرنه بايد دوباره برگردد به درون غار اصحاب كهف و عهد دقيانوس.جناب سحابي نيز يك بار هم كه در عمرش شده خشمگين ميشود و سخنراني گهربار مهندس موسوي را نشنيده از سر قهر جلسه را ترك ميكند.جالب اين جا است كه چند ساعت بعد كه با جناب مهندس سحابي مصاحبه ميكنند دوباره ملت در صحنه به ويژه آنهايي را كه قهر كردهاند و به تكليف ميهني ديني شان عمل نميكنند دعوت كرده است تا از خر شيطان پياده شوند و بيايند در انتخابات شركت كنند تا مبادا رييس جمهور رجاييوار مندناك كه در روستاها چك مسافرتي روي روستايان ميريزد دوباره بر مسند رياست جمهور تكيه بزند.يكي نيست بگويد مرد حسابي تو سر پيري هم از دست حماقتها و شل و ولي حضرات عصباني ميشوي چطور انتظار داري كه ملت عصباني نشوند و قهر نكنند.اگر قهر بد است چرا خودت قهر ميكني گيرم كه بعد خشمات فرومينشيند و قهر كردن را فراموش ميكني. دست كم به ملت بگو با كدام شيره سركهي خنكي خشمات را فرونشاندهاي بلكه براي آنها هم افاقه كند.
پيامك روز:
شعار ملت در صحنهي كرمان در ديدار با رييس جمهور رجاييوارمندناك:دلاور هستهاي يه دود بگير خستهاي