7/05/2009
لاين منو پس بدين

مسعود خان بهنود پيش از انتخابات پرفروغ اخير در مقاله‏اي به ملت در صحنه‏ي تهران هشدار داده بود كه اگر مي‏خواهيد گذراندن تعطيلات آخر هفته در اوشان فشم را از دست ندهيد در انتخابات شركت كنيد ولي به مخالفان رييس جمهور رجايي‏وارمندناك راي بدهيد. بر همين اساس وقتي عيال تحت فشار بارانك و بامدادك پيشنهاد كرد كه براي هواخوري سري به اوشان فشم بزنيم از سر كنجكاوي پذيرفتم كنجكاوي اين كه ببينم در دوران دوم رياست جمهوري رييس جمهور رجايي‏وارمندناك اوشان فشم كن فيكون شده است يا همچنان برقرار است. بند و بساط طبيعت‏گردي را درون صندوق عقب چپاندم و داشتم در را مي‏بستم كه بامدادك خنده‏كنان نوشته‏اي روي شيشه عقب ماشين را نشانم داد .شير پاك خورده‏اي روي شيشه‏ي خاكي ماشين نوشته بود شايد اين جمعه بشويد.ياد يكي از آخرين پيامك‏هاي پيش از انتخابات افتادم كه در باره‏ي رييس جمهور رجايي‏وارمندناك بود." شايد اين جمعه برود".خلاصه با سلام و صلوات و گذر از گردنه‏هاي پرفراز و نشيب رسيديم به مقصد . از آفتاب سوختگي و دردسر راضي كردن بامدادك و بارانك به بازگشت به تهران در نزديك‏هاي غروب كه بگذريم طبيعت‏گردي بدي نبود.كنجكاوي من هم برطرف شد.پيش‏بيني مسعود خان بهنود نادرست نادرست بود. اوشان فشم سرجايش كه بود هيچ ياد آور شيخ اصلاحات هم بود.گروهي از دختران و پسران جوان نزديكي ما با ضبط كت و كلفتي كه باندهاي كت و كلفتي هم داشت آلبوم كامل ساسي مانكن را مرور كردند و چنان هم مي‏رقصيدند كه هم جاي شيخ اصلاحات خالي بود هم جاي گشت‏هاي ارشاد رييس جمهور رجايي‏وارمندناك.برگشتني هم چنان راه‏بنداني شده بود كه بيا و ببين.راه به راه هم جواناني را مي‏ديديم كه سرهاي‏شان را از ماشين‏هاي گير كرده در راه‏بندان بيرون مي‏آوردند و داد مي‏زدند "لاين منو پس بدين"

بازگشت به بالا