12/29/2001
هنرهای نمايشی:بابا هی گفتند آخرين فيلم استاد بيضايی آخر هرچه فيلمه!!!ناچارکفش وکلاه کرديم پاشديم رفتيم ببينيم استاد چه شاهکاری زده.اما درپايان فيلم پکرودست ازپادرازتربه خانه برگشتيم.انگاراگربرخی ها اجازه نداشته باشندفيلم بسازند هم برای خودشان بهتر است هم برای مردم بيچاره.استادچنان اصرارداردفضای نظامی دوران جنگ را با حضور چشم گير نظاميان در سطح شهر نشان دهد که کم مانده است رژه آن هارا به اتاق خواب مردم هم بکشاند(تازه استاددرمصاحبه باهمشهری گفته آن چه الان در فيلم می بينيم حداقل است و با اين حداقل سعی کرده است آن دوره را فقط يِادآوری کند!!).مژده شمسايی هم که مدام دور خودش چرخ مي زندکه لابد سينما همان تياتر است ولاغير،حتی به شيوه مليح اهالی تياتربای بای می کند لابد برای آن که آشکار شود راه کارگردانی سينما بايد از ازکارگردانی تياتربگذرد. مثل اون قديما که راه قدس از کربلا می گذشت.خدا عاقبت ما را با اين کنده های پردود به خير کند!!!حيرانم ازاين همه به به وچهچه منتقدان!!به هر حال اين فيلم نه به دانسته های من يکی چيزی افزود نه احساس را غنا بخشِدونه مرا به شگفتی واداشت.
0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا