چهره ها: فرهنگستان کنونی
ايران درروزگار
رضاشاه پاگرفت تا زبان پارسی را از واژگان بيگانه وبه ويژه واژگان تازی بپالايد.کمابيش همه ی چهره های فرهنگی که برخی را هم
رضاشاه وادارکرده بود به عضويت فرهنگستان درآيند از شيوه های واژه سازی ناخشنود بودند.جالب اين جاست که
رضا شاه دوست داشت همه ی چهره های فرهنگی درفرهنگستان باشند تا از جايگاه اجتماعی شان بهره برداری کند در حالی که زمام داران کنونی حتی تا اين حد هم ظواهررارعايت نمی کنند.به هرحال در آن دوران طاغوت نيز مثل اين دوران ياقوت واژه های مصوب فرهنگستان بايد به تاييد رييس حکومت می رسيد که شخص شخيص اعليحضرت بود.در آن هنگام
تقی زاده که در
برلين به سر می برد واستخاره می کرد که به
ايران برگردد يا نه(
رضاشاه سر خيلی ها را زيرآب کرده بود)،به درخواست
علی اصغرحکمت وزير فرهنگ وقت ايران مقاله ای برمجله ی ادبی نوپای وزارت فرهنگ فرستاد ودرآن به شيوه ی کار فرهنگستان خرده گرفت.شاه به شدت از انتقاد
تقی زاده خشمگين شد.در نتيجه
تقی زاده تاسرنگونی
رضاشاه جرات نکردبه
ايران بازگردد.
تاريخ ما: جناب
شاه عباس کبير گل سرسبد پادشاهان
ايران،دسته ی جلادان ويژه ای داشت که محکومان به مرگ رازنده زنده می خوردند!!!چه کسی می گويد ما جلو نرفته ايم بلکه فرورفته ايم؟