3/10/2002
نگاه:اکنون درپس بيست سالی که از جولان اسلام سياسی در جهان می گذرد همچنان با پرسشی به نام چيستی اين پديده مواجه ايم.البته اکنون ديگر روشن است که تمام هم وغم اسلام سياسی قبضه کردن قدرت حاکميت است و پيچيدن اين هدف در زرورق مفاهيمی مانند اسلام ناب يا مردم سالاری دينی چيزی نيست مگر فرصت طلبی واضح وآشکار.
دامن زدن به اين توهم که مسلمانان بايدفقط تحت حاکميت دولت اسلامی باشند نيزوجه ديگری از اين زيرکی سياسی است.البته چنين پديده ای درساحت دين تازگی ندارد ودرانگلستان قرن سيزدهم نيز درست همين نگرش درقبال مسحيت به کارگرفته شده بود.بدبختانه اسلام سياسی برخلاف الهيات رهايی بخش در آمريکای لاتين هيچ ميانه ای هم با آزادی نداردودر واقع به تسليم نظردارد نه تصميم.ازميان متفکران اسلام سياسی نيز تنها شريعتی بود که تاحدی به آزادی باور داشت واگرزنده می ماند بی شک چوب چنين باوری را می خورد همان گونه که هم کنون بر مرده اش نيز چوب می زنند!!
درواقع اسلام سياسی واحزاب اسلامی به تمامی ابزار طبقه ی مسلط بورژوازی اند و فرمانبر فرآيند جهانی شدن و سرمايه داری جهانی.به تقابل چپ وراست اسلامی هم اگر از زاويه هدف کلی اسلام سياسی که بنگريم (يعنی حفظ قدرت حاکميت) می بينيم که گونه ای تقسيم کار ظريف است. اسلام سياسی بر اين باور است که اسلام همانند قوميت ،پديده ای ارثی است وهمان گونه که در مورد قوميت نمی توان چون وچرا کرد در باره ی اسلام هم نمی توان چون و چرا کرد واسلام هويت جمعی ما است ولاغير.
اسلام سياسی گذشته محوراست وحسرت اقتدار پيش از گسترش سرمايه داری واستعمارغرب رادردل دارد.اما چنين بازگشتی نه شدنی است نه مطلوب.به سبب همين گذشته نگری است که اسلام سياسی در برخورد با مسائل اقتصادی واجتماعیدر حيات بشر هيچ راهکار مشخصی ندارد ومدام اين شعار خشک وخالی را سر می دهد که اسلام دوای تمام دردهااست.اسلام سياسی از هرگونه نوآوری برای توسعه ی اقتصادی عاجز است و انحطاط خردکننده ی سامانه ی اقتصادی نيز از همين رو است.اسلام سياسی با مردم سالاری هم ميانه ای ندارد گيريم که صفت دينی را به دم آن ببندد.زيرا اسلام سياسی بر اين باور است که شرع پيشاپيش پاسخ تمام مسائل راداده است وبارقانون گذاری(يعنی رکن اصلی مردم سالاری)را ازدوش بشر برداشته است وبا تفسير شريعت می توان ازپس هر معضلی برآمد.پرواضح است که تفسير شريعت هم فقط در يد قدرت واز امتيازات طبقه ی حاکم است.
0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا