3/05/2002
نگاه: روشنفکرمجار"ايشتوان مساروش" در کتاب"فراسوی سرمايه " روزگار کنونی راروزگار"بحران ساختاری" سرمايه می نامد،روزگار تکرار مرگبار نبود "هرگونه جانشين" برای نظام کنونی.مساروش می گويد نظام جانشين می تواند وبايد وجودداشته باشد واين جانشين همانا سوسياليسم است.سرمايه ريشه ی بنيادی تمام گرفتاری ها وتباهی های کنونی است پس آينده درگرو غلبه بر سرمايه است و نگرش ضدسرمايه داری بايد آماده ی چنين کارزاری باشد واين نگرش چيزی جزسوسياليسم نيست.مساروش سرمايه را متمايز از از سرمايه داری قلمداد می کند.آن چه مارکس پيش بينی کرد ومساروش اکنون روشن تر وژرف تر از بسياری از مارکسيست ها آن را می بيند گسترش مهارناپذير، کران گريز، سرطانی و خودويران گر نظام سرمايه است. اکنون که سرمايه به "گسترش کامل درنظامی جهانی وهمه جاگير"نزديک شده است نارسايی های ساختاری اش نيز نقش ويران گر خودراآغاز کرده اند.
0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا