4/07/2002
فراربی مغزها: درباره ی پديده ی فرارمغزها چه قلم فرسايی ها که نشده است اما آن روی سکه نيز ازچشم بسياری پنهان مانده است.بابا پديده ای به نام فرار بی مغزها هم داريم!!هم اکنون انبوهی از بی مغزان نيزخودرابه هردری می زنند که ازميهن آريايی اسلامی دربروند!!بی مغزهايی که تاآدم را می بينند بالای منبر می روند که"نکنه می ترسی ازصفرشروع کنی؟""تو مهندسی ،می دونی امتيازت چقدر بالاست؟"آدم اون ور عمله باشه بهتره تا...."وقتی بهشان می گويی" اين جا نمی گذارند حرف بزنی اماآن جا حرفی برای گفتن نداری" هاج وواج نگاه ات می کنند و می گويند "حرف زدن چه فايده ای دارد؟!!!" بعد هم برای ات روضه می خوانند که درعوض پاي ات که به اون جا رسيد می توانی فلان ماشين کوفت وزهرمار را بخری،عيال مربوطه می تواند گيسو پريشان کند، می توانی روزروشن آشکارا شادخواری کنی و الی آخر" حالا تو هر چی بگو بابا من رانندگی بلد نيستم که ماشين بخرم!!! " فايده ندارد که ندارد.اگر هم ازکلمات قصار استفاده کنی بگی "چراغ ما در اين خانه می سوزد" اصلا معنای حرف ات را نمی فهمند!!.راستی تا يادم نرفته فراربی مغزها سبب می شود ازشمار مهمانی ها وشب نشينی های تهی مغزانه به ميزان چشم گيری کاسته شود وآدم از بسياری از مکالمه های تلفنی ملال آور خلاص می شود!!

0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا