پسرشجاع!!!:هنگامی که چندی پيش
ابراهيم يزدی با گفتن اين که بوی وطن آدم رازنده می کند(بيچاره پزشکان امريکايی که اين همه زحمت کشيدند يزدی را زنده نگه داشتند!!) وبه ناگاه تصميم گرفت وبه وطن آريايی اسلامی برگشت برخی شجاعت اش را ستايش کردند ، برخی به درايت سياسی اش آفرين گفتند وبرخی هم گفتند در پشت پرده توافق هايی صورت گرفته است.هفته ای که گذشت اندکی اوضاع روشن تر شد.درمطبوعات عکس
حدادعادل(رييس جناح راست مجلس) به چاپ رسيد که داشت با دبيرکل
نهضت آزادی ايران(به قول روزنامه ی
رسالت که ديگر واژه ی
گروهک را به کار نمی بست) چاق سلامتی می کرد.جناب
يزدی هم که اگر چند ماه پيش به ميهن آريايی اسلامی می آمد يک راست برای نوشيد ن آب خنک راهی
اوين می شد با سخن پردازی در باره ی وفاق ملی به دلجويی از جناح راست پرداخت واز تن دادن محافظه کاران به مقررات بازی مدنی خوش خوشان اش شده است تا کور شود هر آن که نتواند ديد وچشم حسود بترکه!!!
به هرحال هرگونه قدرت گرفتن ملی مذهبی ها وپس رانده شدن سنتی مذهبی ها گامی به جلو است به شرطی که کوتاه مدت نباشد وپس ازآن که آب ها ازآسياب افتاد دوباره همان آش وهمان کاسه برقرار نشود!!