5/16/2002
بازگشت به خويشتن خويش!!!: به خدا سوگند که من ويروس شريعتی ندارم!!! اماآدم راوادار می کنند سراغ چنين عنوان هايی برود.روزنامه ی نوروز ديروز بخش نخست گفت وگويی محشرباکيميايی را منتشر کرد،مصاحبه ای که درآن پرازنام فائقه آتشين است امايک بار هم نام هنری اش يعنی گوگوش رانمی توان در آن ديد(نمرديم وسانسوراين جوری را هم ديديم) وکيميايی مدام باضمير ايشان ازگوگوش ياد می کند(درست همان ضميری که همسرآخوندها،جانبازان وساير جنت مکان ها ازشوهرخودياد می کنند)اما ازهمه جالب تر سخنان کارگردان عالی مقام درموردآقازاده ی پيانو نواز وهنرمندش،پولادکيميايی است!!!کيميايی می گويد"پولاددرآن جا کالج(همان دانشگاه خودمان لابد!!!)می رفت.بنابودآن جاديجيتال مديا(يکی به ما بگه اين چيه!!!)بخواندوموسيقی اش را ادامه بدهد.اماباعلاقه اين کاررانکرد(حيوونی !!)آمريکارادوست نداشت.کاناداراهم دوست نداشت.ازهمان اول سفر،پرپرمی زد (الهی !!!)برای اينجا(منظورميهن آريايی اسلامی است).وقتی برگشتيم، گفت ديگرنمی خواهم برگردم.بعدهم بلافاصله(ازهمان فرودگاه ،لابد!!)رفت يک(نه دوتا!!)زنجير(رجوع شود به ديجيتال مديا!!)خريدوباچندتا ازرفقای اش(خداخيرشون بده!!) به بازارسبزه ميدان رفت تادريک مکان سنتی(مدرن اش حال نميده!!) به عزاداری بپردازد.اومعتقد است به اين جاتعلق دارد.اواين سنت هارادوست دارد!!"
0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا