7/31/2002
نگاه:امروزدوستی همراه همسرش پس ازچهار سال انتظارراهی کاناداشد.چهار سال پيش که هردومجردبوديم بايکی ديگرراهی دمشق شده بوديم تا به آستان سفارت کانادابرويم.آن هنگام هم می دانستم ميان شان وصله ی ناجوری هستم.آن دوست ديگرمان پارسال راهی ينگه ی دنيا شدباکسی ازدواج کردکه شهروند امريکابود. همان هنگام هم می دانستم که بازيستن درخارج امنيت عاطفی نخواهم داشت.تازه، درگيری های ريشه ای باهستی همواره هست ودرمهاجرت اگرتشديدنشودازميان نمی رود.چه بخواهيم چه نخواهيم اينک آمريکای شمالی برای همه ی جهانيان نمادتمامی خوبی ها وبدی های تمدن بشری است ازپيشرفت های شگرف دانش وفناوری(موتورهای رفاه)،آزادی های مدنی ريشه دارونهادهای نيرومند دمکراتيک بگيرتاچاه ويل مصرف، سگدوزدن پايان ناپذيربرای رشداقتصادی، ويران سازی طبيعت، يکه تازی تبليغات، مصرف زدگی ويکسان سازی انسان ها درچنبرابتذال برنامه های تلويزيونی!!
چنين روندی درنهايت برای تمامی انسان ها فاجعه بارمی شودچه در شاه عبدالله عظيم باشی چه درناف ونکوور!!!صدسال ديگرجمعيت کره ی زمين دوبرابرمی شودآن وقت نسل های بعد چه خاکی به سرشان خواهندريخت؟!!درچنين اوضاعی کمبودانرژی،خوراک وآب گريبان گير همگان خواهدبود.تنهاراه رهايی مبارزه بانظام های کنونی حاکم برجوامع بشری است.بشريت به آرمان گرايان وروياورزان شريفی نيازداردکه اينک درحاشيه اندوتاهنگامی که درجايکاه شايسته اشان نايستند جوهره ی غيرانسانی سياست های حاکم برجهان کنونی دگرگون نخواهدشدومسئوليتی ژرف تر درقبال جهان پانمی گيرد.مبارزه برای زندگانی انسانی تراجتناب ناپذير است!!به گمان ام هرکس بايد درجايی باشد که کارآمدتراست!!!
0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا