7/01/2002
چهره ها:اين بابا، منظورم بارگاس يوسا است، حتی ديدگاه های اش نيزحرف دل روشنفکران وطنی است ببينيددرباره سياست چه می گويد:"شيفته ی سياست بودن درکشوری مانند کشورمن گريزناپذير است.هنگامی که جامعه ای به سوی شکل های متمدن ترنظام های سياسی به سوی مردم سالاری پيش می رودآدم حق دارد باسياست ميانه ای نداشته باشد.درنظام های مردم سالارمی توان گفت سياست رابايد به سياست مداران واگذاشت،سياست حقيروکسالت باراست.امادرکشوری که گانگسترها وآدم کش ها درسياست دست دارندوضع فرق می کند.درکشوری که سياست همه چيز است،درباره ی همه چيزتصميم می گيرد،درزندگی حرفه ای،کسب وکار وصنعت حضورداردوادامه حيات آدم به تصميمات سياسی وابسته است وهنگامی که سياست مانند هوايی است که آدم تنفس می کندديگر نمی توان ازدست سياست خلاص شد!!
0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا