9/12/2002
لوح: شماره 31ماهنامه که چه عرض کنم گاهنامه ی "لوح"درآمد.اين مجله را محمدقائد(بزرگ ترين روزنامه نگارايران به نظرمن!!بهنود بايد بره جلو بوق بزنه!!) می شود گفت که يک تنه درمی آورد وديردرآمدن اش هم به همين خاطر است.اما ای کاش تمامی نشريات ميهن آريايی اسلامی اين گونه وقت وبی وقت درمی آمدنداما چنين پربارمی بودندوجرقه ای درتاريکی جهل!!دراين ماهنامه به ويژه سرمقاله های قائد خيلی کولاک است!!سرمقاله ی اين شماره هم "استقلال دانشگاه وآينده ی دختران دانشگاه رفته "نام دارد ومانندهميشه عالی!!دربخشی ازاين سرمقاله آمده است:
"نگران کننده ترازهمه،کمبودفرصت های ازدواج برای دخترهای درس خوانده است.باکاهش نسبت پسران دانشگاه رو،مشکل قديمی مدرسه نرفتن دختران جای خودرابه مشکل شماردختران درس خوانده وبه حال خودرها شده ای می دهدکه نه ازفرصت کارپيداکردن برخوردارند،نه ازامکان استقلال اقتصادی که درانتظارش بوده اندونه ازمجال کافی برای انتخاب همسرمناسب.اين مشکل که بدون انقلاب هم شايد به نحوخفيف تربروز می کرد-درانتهای دهه ی 60 کاملا عيان شد: با بالا گرفتن موج مهاجرت،پسران درس خوانده درخارج به وطن بازنگشتندواخراج ها،تصفيه ها،فشارهای اجتماعی وجنگ،اعتماد به آينده را کاهش دادوبرنامه ی زندگی اقشاری ازمردم به هم ريخت.بسياری ازدختران ايرانی به جايی که ميل داشتند رسيده اندامادريافته اندکه شرايط جامعه کاملا مهيای جادادن به آن ها نيست.ظاهرا زنان ايرانی بيش ازتوان سرزمينی صحرايی وورای بنيه ی فرهنگی واقتصادی جامعه ی خويش رشد کرده اند،وشگفتا که اين تحولات درعهد حکومتی اسلامی اتفاق می افتد"
0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا