9/28/2002
اندرحکايت خاکسترجادويی!!: روزنامه ی اعتماد با معرکه گير 40 ساله ای به نام پهلوان اسداژدری مصاحبه ای چاپ کرده است که به راستی کولاک است!!فرازهايی از سخنان گهربارش رابخوانيد:
** من تو تموم معرکه هام نمازوورزش وجوونمردی را تبليغ می کنم.وقتی کسی نماز خوندديگرمجرم نمی شه.اگه ورزشکارشدبامرام ميشه.نامردی توکارش نيست.اماايمان مردم پايينه.ورمی دارن عکس لخت يه خارجی روقاب می گيرن می چسبونن به ديوار.آخرش چی ميشه؟هيچی!ازصبح تاشب باشيطون هستن.امااگه عکس نمازخوندن رو بچسبونی به ديواراون وقت هميشه فکرخدايی.
** چندسال پيش زن ام مريض بود.آسم داشت.ازاين اسپری ها می زدتودهن اش.يه بارظهرعاشورا که تموم شدوخيمه هاروآتيش زدن،يه کم ازخاکسترش روريختم توی دستمالی که توش گريه کرده بودم.رفتم خونه،اون روريختم توچايی ودادم زنم خورد.خداشاهده که خوب شد.بردم اش دکتر،گفت ديگه آسم نداره!!
** يه بارهم دخترم لکنت زبون داشت.تازه می خواست بره کلاس اول.روزعاشوراگفتم "يا امام حسين اين بچه اگه بره مدرشه همه مسخره اش می کنن ،خودت شفاش بده"بعد دوباره خاکسترخيمه ها روبرداشتم وريختم تو چايی اش،اون هم خوب شد.به هرکی بگی باورش نمی شه،گفتم که ايمان مردم پايين اومده.
** يه بارميدون گرفته بودم وقراربود برام يه مينی بوس بيارن تازيرش بخوابم وازروم ردشه.اما به جای مينی بوس،خاورآوردن،نگوتوخاوره هم 650 کيلو بارهست.اول اش نمی دونستم،خوابيدم روی زمين،خاورکه اومدروی سينه ام ديدم نمی تونم تحمل کنم.... يه دفعه فرياد کشيدم يامرتضی علی!وخاورردشد.زنده موندم اما يه هفته کمردردداشتم!!
سخنان جالب معرکه گير به کنار ،اظهارنظر گزارش نويس هم جالب است ايشان نوشته اند:"اين هارا که می گويد مو به تنم سيخ می شود،اين راجدی می گويم ،نه برای آن که فقط چيزی نوشته باشم!!!
0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا