9/18/2002
بازگشت به اعتماد!!!:دوستان بسياری می گويند هرروزنامه ای که من بخوانم بی درنگ توقيف می شودهرچه هم برای شان بگويی پديده ی سرکوب مطبوعات درميهن آريايی اسلامی راربط دادن به شورچشمی وبدقدمی اين وآن آب ريختن به آسياب اقتدارگرايان است به خرج شان نمی رود که نمی رود!!!اماخودمانيم اين داستان پربی پايه هم نيست!!حدود يک هفته پيش بود که اين بنده ی سراپاتقصير ازانجمن دوستان اعتماد خوان انشعاب کرد ويک تنه به جرگه ی خوانندگان روزنامه ی گلستان ايران پيوست!!کم کم داشت ازاين روزنامه وبه ويژه صفحه ی انديشه اش خوشم ام می آمد که بازهم دست پروردگارازآستين قاضی مرتضوی درآمد واين روزنامه را هم جوان مرگ کرد(بماند که من هم شمارش معکوس مرگ اش راآغازکرده بودم،اما گمان نمی کردم اين قدرزود فرارسد حتی اگردرمقاله ای آيات شيطانی را پسامدرن ومخالف کلان روايت مذهب خوانده باشند) .روزی که گلستان توقيف شدازهمه جا بی خبر رفتم سراغ روزنامه فروشی سه راه زندان ،هنوز نيامده بود تعجب کردم.روزنامه فروشی چهارراه قصر هم گلستان را نداشت.ساعت 8صبح بود که به دکه ی روبروی بوستان هلال احمر رسيدم پيرمرد سيبلوی صاحب دکه گفت که توقيف شد.گفتم ازکجا می دونی گفت" اونی که برامون مياره بهم گفت"بعد هم باقيافه ی حق به جانبی گفت "باآن تيتری که چندروزپيش درباره ی سانسورزده بود معلوم بود که توقيف اش می کنند"ناچار شدم دوباره به جرگه ی اعتماد خوانان بپيوندم.درصفحه دوم اش خبرتوقيف گلستان آمده بود!!
دوستان همکارمی گفتند ترا به خدااراين به بعد کيهان يارسالت بخر!!!
0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا