11/17/2002
نگاه:مفهوم انتزاعی فرديت ، فرديت گسسته ازجامعه هيچگاه برای من قابل هضم نبوده است. اما می دانم بسياری اين گونه اندواگريک درجه تب داشته باشند جهان راسرتاسردرکام آتش می بينند واگرهم سرخوش باشندآشکارترين جلوه های زشتی راهم زير سبيلی ردمی کنند.بشردوستی بافرديت انتزاعی هم خوان نيست ومدام درپی درونيات خودبودن چيزی نيست جزبازماندن ازنگريستن به ديگران.تانتوانيم بنگريم نمی توانيم با مبارزه وروشنگری برای رسيدن به جامعه ای شايسته ی انسان ها ،همدل وهمراه شويم.کسانی هستند که تنهاهم وغم شان سعادت فردی وگليم خودازآب برکشيدن است واين ها همان کسانی اند که تنها دل مشغولی شان شوربختی ها وگرفتاری های فردی خودشان است.وقتی نزدشان ازبهره کشی انسان ازانسان سخن می گويی پوزخندمی زنند وترادايناسوری سربرآورده ازاعماق تاريخ می خوانند!!آزادی وعدالت برای شان واژه هايی منسوخ اند.رنج ديگران راناشی ازبی عرضه گی آنان ورنج خودراناشی ازبدبياری خودمی پندارند!! بحث وجدل کردن بااين طايفه ازهرکاري دشوارتراست !!!
0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا