2/10/2003
نگاهي ازدرون به جنبش چپ ايران:گفت وگو با کورش لاشايي ،سومين کتاب ازمجموعه ي
نگاهي ازدرون به جنبش چپ ايران نيزمنتشر شد.گفت وگوهاراحميدشوکت انجام مي دهد.اولين کتاب اين مجموعه گفت وگو با مهدي خانبابا تهراني بودودومي هم با ايرج کشکولي.اين هرسه درواقع ازبنيان گذاران سازمان انقلابي حزب توده بودند که از حزب توده جداشدند ودرنهايت نيزمشي مائورادرپيش گرفتند.البته کورش لاشايي درنهايت دستگيرشد ومصاحبه ي تلويزيوني کرد.ازاين سه کتاب گفت وگو باکشکولي ازهمه جالب تراست.به هرحال درگفت وگوبا لاشايي هم نکات جالبي به چشم مي خورد.برخي رااين جا مي نويسم شايد براي شما هم جالب باشد:
* مائو انگاردرست متوجه نبود راجع به چه مسئله اي صحبت مي شود.خاطرم هست ازخال بزرگي که برصورت داشت موي بلندي آويزان بود که درعکس ها رتوش مي شدوديده نمي شد.
* من هم به جلال طالباني خيلي علاقه داشتم وهنوزهم دارم.به هرحال مدت زيادي بااوزيريک سقف زندگي کرده ومهمان اش بودم.چندسال پيش ،هنگامي که براي مذاکره با مادلين آلبرايت ،وزيرخارجه ي وقت آمريکا وامضاي پيمان دوستي بافرزندملامصطفي به منظورتشکيل جبهه اي برضد صدام حسين به آمريکا آمده بود،خيلي مايل بودم اوراببينم.اماچون نمي دانستم راجع به من چه فکرمي کندمنصرف شدم.نمي خواستم درمحذوراخلاقي قراربگيرد.دوسالي که درکردستان بودم بين من و مام جلال رابطه ي دوستي خوبي ايجادشده بود.
*همسر يکي ازپيشمرگه ها بيماري عفوني گرفته بود.منتها پاي اش راتوي يک کفش کرده بود که اگراجازه دهد سوزني به اوبزنم قطعا بيماري اش تشديد مي شود.سرانجام راضي شدکه ازروي لباس تزريق کنم.چاره اي نبود به آنتي بيوتيک نيازداشت.ازروي لباس به او تزريق کردم.ازبخت بدهمان طورکه پيش بيني کرده بود حال اش بدترشد.احتمالا لباس اش آلوده بود.
*گاهي دونفري وگاهي سه نفري بازجويي مي کردند.نام يکي ازبازجوها عضدي بود.چهره اي ترکمن واروهيکلي درشت داشت.ديگري حسين زاده بود که دکترصداي اش مي زدند.شنيده ام عضدي در لس آنجلس پارچه فروشي و حسين زاده درواشنگتن فرش فروشي دارد.
* ازحرف ها وايما واشارات ماموران ساواک حدس زدم مرابه جاي حميد اشرف ازرهبران سازمان چريک هاي فدايي خلق گرفته اند.شايدشباهتي به اوداشتم.شايد فکرمي کردند با چريک ها هستم.
*يک بارپس ازمصاحبه ي تلويزيوني ،خانمي دريک ميهماني ازمن پرسيد٬شماآقاي لاشايي هستيد؟٬وقتي پاسخ مثبت دادم،ليوان مشروب اش رابالا برد وگفت٬پس مي نوشم به سلامتي خسرو گلسرخي که روي حرف اش ايستاد وشهيدشد٬
0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا