2/02/2003
نامه ي دوست(بازرس گوگول):وقتي حراست ( چند نفر از ساواك كه در مورد متن هاي نمايشي نظر ميدادند كه اجرا بشود يا نه )مخالفت كرد با اجراي نمايشنامه بازرس اثر گوگول . كارگردان نام آورش دست به دامن وزير فرهنگ و هنر اقاي پهلبد شد . و واقعا هم او دانسته يا ندانسته هميشه تلاش مي كرد كه بتواند اجازه نمايش را بگيرد . و بالاخره موفق شد . نمايش روي صحنه آمد .
داستان بازرس اين است كه در وضع حكومتي منحط چگونه همه ادارات و جامعه بر مدار دزدي و رشوه و فساد مي گردد و بازرسي كه براي تحقيق رفته خود چگونه غرق در همان فساد مي شود .
دقيقا حكومت ايران در آن زمان چنين حال و هوايي داشت . تالار ۲۵ شهريور تماشاچي ايستاده داشت . غلغله اي بود .
شاه كه معمولا روزنامه ها را مي خواند از نوشته هاي منتقدين آگاه تاتر در آن زمان پي برد كه از او و حكومت اش سخن مي رود . خواست كه اين نمايش را ببيند . و چون از لحاظ امنيتي مدت ها بود كه نمي توانست به ميان مردم بيايد . لاجرم بايد گروه تاتر مي رفتند در كاخ و نمايش را اجرا مي كردند . اداره پر شده بود ازپچ و پچ . بازيگران دلهره داشتند . نمايش خيلي تند و بودار بود و اجراي خوب صد چندان اش كرده بود . جلسه اي تشكيل دادند و كارگردان و بازيگران تصميم گرفتند درست همان اجراي هر شب را جلوي شاه تكرار كنند .
سالني كه در دربار نمايش در آن اجرا مي شد درحقيقت يك اتاق بسيار بزرگ بود . و به قول بازيگران حتي صداي نفس شاه را موقع اجرا مي شنيدند . تماشاگران هم شاه و خانواده سلطنتي و امير عباس هويدا ( نخست وزير وقت ) و عده اي از وزرا بودند . هويدا پشت شاه نشسته بود و نمايش هم كمدي بود ( طنزي تلخ ) . تماشاچيان مي خنديدند ولي شاه با دقت نگاه مي كرد و نمي خنديد . در پايان كه بازيگران جلوي صحنه جمع شدند و حضار كف مي زدند
شاه برگشت به هويدا گفت : ديدي ؟
هويدا گفت : بله قربان
شاه - نظرت چيه ؟
هويدا - وضع بسيار بدي بوده در آن جامعه و در سازمان هاي اداري روس ها در آن زمان .
شاه - فكر نكني كه اوضاع ما بهتر از آن ها است . دقيقا همين طور است كه ديده اي .

هويدا سكوت كرد .
فردا همه در اداره جمع بوديم و بازيگران كه شنيده بودند مكالمات شاه و هويدا را با تعجب به هم مي گفتند
آقا مزخرف ميگن شاه خبر نداره و تقصير اطرافيانه . با گوش خودمان شنيديم .پس مي دانند و مي كنند
مي گويم كاش يكي بازرس را بر مي داشت و دستي مي برد توي نمايش نامه اش و اين آقازاده هاو فحشاي فزاينده و جوانان بيكار با مدرك دانشگاهي و دستگاه قضاوت ام القراي اسلامي ( وام گرفته از بامداد ) و سنگسار و محارب با خدا را هم به اش اضافه ميكرد و در مجلس خبرگان با حضور ولي فقيه و رييس جمهور خندان نشان مي داد . ببينيم آيا آن ها هم خبر دارند ؟ يا تقصير اطرافيان است .

0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا