3/31/2003
نامه ي دوست:زماني كه دبستان را در ايران شروع كردم اگر كسي درس اش را خوب نمي خواند ، معلم به او جريمه ميداد آن هم زياد . مثلا ۵۰ بار ... خواه نا خواه ۵۰ بار نوشتن از هر متني آن را دقيقا در حافظه ضبط مي كند (اميدوارم اين شكنجه ديگر وجود نداشته باشد ).
اخيرا در وبلاگ ها مي خوانم كه بعضي ها چشم به راه حمله ي امريكا هستند تا شايد بتوانند از زير يوغ حكومت اسلامي خلاص شوند و دمكراسي صادراتي امريكا زندگي را به مردم هديه كند . ولي بايد اول نگاه كنيم ببينيم آيا در همين اواخر و در همان خاور ميانه ،كدام ملتي از دستان مبارك حضرت امريكا چنين هديه اي دريافت كردند ؟
افغانستان ؟ با آن همه بمب و موشكي كه امريكا بر سر افغانيان ريخت و آن همه كشته دادند . دريغ از يك جو دمكراسي و آزادي .. دوباره از ارتفاعات كابل طالبان شروع به حمله كرده اند و ملا عمر و بن لادن سر و مر و گنده دارند به ريش ملت افغان و امريكا مي خندند.
عراق ؟ كشتن مردم و بمب باران هاي شبانه روزي و نداشتن آب آشاميدني و مواد غذايي و دارو ارمغان دمكراسي امريكايي است و بعد از موفقيت امريكا نفت را هم به زور مي گيرد و تا ابد بدهكار مي شوند . خيلي كه شامل لطف شوند از آن ها به عنوان عمله براي بازسازي خرابي ها استفاده خواهند كرد
ايران بعد از ۲۸ مرداد ؟ خفقان تك حزبي و ساواك و داشتن حق توحش براي امريكايي و از بين رفتن كشاورزي و واردات مواد غذايي و دادن نفت ارزان در مقابل كالاي چندين برابر حساب شده و حكومت استبدادي و بالاخره در آب نمك نگه داشتن رهبر و تحفه نطنز انقلاب اسلامي .
و اما اگر امريكا بخواهد با اين ايرادات بني اسراييلي اش كه بهانه اي است براي شروع جنگ و دمكراسي و ازادي اش به مردم ايران ،آن وقت از ولي فقيه گرفته تا همه آن مهمانان افطاري تشريف مي برند در پناهگاه قصر جزيره كيش ، مهمان آقاي رفسنجاني و فايزه خانم . بمب ها مي ريزد سر مردم . وبلاگ نويسان جوان و بي كار مي شوند شهيدان راه آزادي نچشيده. شركت هاي هاليبرتون و بكتل هم به يمن رييس سابق شان اقاي ديک چني و خانواده محترم بوش تا آخرين فطره هاي نفت مان را استخراج مي كنند و در مقابلش اتومبيلهاي از مدل ۲۰۰۱ به اينطرف را كه باد كرده و مشتري ندارد دو لا پهنا حساب مي كنند . خيابان هاي تهران پر مي شود از اس يو وي . نسل جديد ايراني اين بار به يمن امريكايي ها مي شوند چشم آبي و مو بور ( با عرب و مغول و يوناني كه قاطي شده بوديم قبلا ) و يا مشكي خوش رنگ به قد وبالاي مايكل جردن . مي شويم ايالت پنجاه و يكم .
و اما ... هشدار به رهبران مورد حمايت امريكا . به دست دوستي امريكا هم اعتمادي نيست . چون مي گيرد . بالا و بالاتر مي برد بين زمين و هوا كه برسي چون ديگر نيازي ندارد ول مي كند و با كله سقوط مي كني .
نمونه ؟
صدام حسين ...با دادن بمب هاي ناب و شيميايي و ميكربي و گاز خردل و نقشه هاي ماهواره اي از شرايط حركت نيروهاي ايراني و وعده آقاي خاور ميانه شدن به صدام و امتحان بمب ها و كشتار حلبچه و.... حالا بايد دستش را ول كرد .
بن لادن .. دادن اسلحه و كشتن و كشته دادن در مقابل نيروي اتحاد جماهير شوروي و نگه داري كمربند سبزاسلامي مفرط كه بهترين حفاظ بود در مقابل يك كشور كمونيستي . با فروپاشي دست امريكا خسته شد . ديگر نيازي نداشت به اين آدم عقب مانده فناتيك . ولي اين مارمولك مثل عقرب سخت جان است دايناسور ها مردند و عقرب مانده .
محمد رضا شاه .... تا درجه ژاندارمي خاور ميانه بالا بردندش ولي وقتي در اوپك تقاضاي قيمت بالاتر براي نفت كرد دست شان خسته شد . بايد رويش را كم مي كردند تا به كوروش نگويد بخواب تا به ۲۵۰۰ سال شاهنشاهي ننازد . تا آريامهر و خدايگان به جايي برسد كه مكان امني نداشته باشد براي چشم بستن و نفس آخر ..
رهبر كبير ....صاحب پهن ترين كمر بند سبز . . اين يكي نبايد علني دستش را بگيرند . قطب زاده و يزدي يك دستشان دست آقا بود و آن يكي دست امريكا . . اين يكي زرنگ تر بود . . به روباه درس مي داد . . كر كري خواند . گروگان گرفت زد توي دهن امريكا . .زد توي دهن كامپيوتر .. روشنفكران را ۲ زنه كرد . با تهديد تو سري ، روسري كرد سر تمام زنان ..كليد هاي بهشت را گردن جوانان انداخت . دختر باكره به آن دنيا نفرستاد . يك نسل را با جنگ و يا اوين و يا خرافات پاك سازي كرد . به زور پيغمبر را به شاگردي قبول مي كرد . اجل مهلت اش نداد ... سن زيادي بالا بود ..
بامدادجان . اقاي نازنين مثل اينكه ما تنبل ترين شاگردان درس تاريخ هستيم آيا مي تواني ترتيبي بدهي كه تمام آنهايي كه اعتماد كرده اند و مي كنند به امريكا و چشم به دست دوستي اش دارند . ۵۰ بار از آخر عاقبت ملت ها و رهبراني كه اين امام زاده امريكا را باور كرده بودند جريمه بنويسند ؟ مي گم خدا را چه ديدي ؟ شايد اين بار در ذهن مان براي هميشه ماند .


0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا