7/01/2003
رستم داشت مي دويد:گمان نکنم ازاين وزير ارشاد وزيري دوزاري تر دردولت سيدخندان داشته باشيم.ماست ماست!!بابا آدم چس مثقال بخارهم داشته باشد بدنيست!!اين همه روزنامه رابستند ، اين همه نويسنده رابه اماکن و پماکن احضارکردند ازسنگ صدابلندشدازجناب ايشان بلندنشد که نشد.درميهن آريايي اسلامي پادرکفش وزيرجماعت کردن فرجام خوشي ندارد وآن هايي که پادرکفش پايين ترها ي اش هم کردند چپق شان چاق شددرست وحسابي!!هرکسي که دراين سرزمين گل وبلبل هنر ظريف «آسه برو آسه بيا که گربه شاخ ات نزنه »را آموخته باشد اين ها رامي داندولي به راستي خواندن برخي چيزهاآمپرآدم را بالا مي برد !!آمپرشما بالا نمي رود؟!!اميدوارم!!آزمايش کنيد:
وزيرارشادجناب آقاي مسجدجامعي(ترو خدا اسمو!!) طي اظهارات گهرباري چشم بسته غيب گفتندوفرمودند:باتوجه به ثبت لقب «سيد» به صورت رسمي درشناسنامه ي افراد ، اين لقب ازنظرحقوقي جزيي ازنام محسوب مي شود.ازطرف ديگراين لقب با القاب اعتباري مانند دکتر ، مهندس وحجت السلام(اين يکي منو کشته!!) متفاوت است زيرا سيادت(اين مشتق سيدي هم منو کشته!!) حکايت ازامري واقعي درشخصيت افراد دارد(نه بابا!!جون تو؟!!)
جالب است بدانيد پس ازاين اظهارات گهربارجناب وزير ، مقررشدکه درهمه ي شبکه هاي اطلاع رساني وزارت ارشاد ازنشريات بگيرتاپايگاه هاي اينترنتي لقب«سيد» ازنام افراد حذف نشودوآيين نامه اي براي انجام دقيق اين کارتهيه وتدوين شود.کاري کارستان!!بابا وزيرجان اين همه کارکشتگي راازکجا آورده اي جانم؟!!دمت ويژ!!
يادم مي آيد درکودکي وقتي احساس مي کرديم شاهکاري کرده ايم مانند شاهکارجناب وزير ،فوري دوان دوان مي رفتيم پيش مادربزرگم بلکه نازشستي بگيريم!!مادربزرگم که آدم رکي بود باتمسخر مي گفت:رستم دووستاندوبو ،بوگوفتم چره دووستاندري؟ بوگوفته فلاني مي کر کمر بيشکانه!!!(ترجمه:رستم داشت مي دويد ،گفتم چرا داري مي دويي؟ گفت فلاني کمر کيرم راشکاند!!)
پ.ن:زمان مادربزرگ خدابيامرزم هنوز زبان بهداشتي توسط شمس الواعظين اختراع نشده بود!!ببخشيد تورو خدا!!
0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا