7/12/2003
دوقلوهاي همسايه!!:هديه دادن به بچه هاي دوقلوي همسايه رادرسال‌گرد تولدشان هيچ گاه فراموش نمي کنيم ازبامدادک بزرگ ترند اما هروقت که مي آيند به خانه امان اين مرتيکه ي خسيس نمي گذارد به اسباب بازي ها وکتاب هاي اش دست بزنند ويک تنه اشک شان را درمي آورد.مادرشان اهل بروجرد است وزني بسيارساده.شهرستاني شهرستاني !!ديپلم گرفته نگرفته شوهرکرده است وتابه خودش بيايدسرازتهران درآورده است.هروقت که مرا در راه پله مي بيند ازخجالت سرخ مي شود.باآن که من فقط سربه زير سلامي مي کنم ،دستي به سربچه ها مي کشم و رد مي شوم.مي دانم که خيلي خجالتي است.هرسال که هديه ي بچه ها را مي دهيم متعجب نگاه مان مي کند.ازاين که يادمان مانده است تعجب مي کند.مگرمي شود دراين زندگي آکنده ازگرفتاري که آدم روزتولد همسرش راهم ازياد مي بردروزتولد بچه هاي همسايه را هيچ گاه ازياد نبرد!!جل الخالق!!
هيچ گاه به ذهنش خطورنمي کند که روزتولد بچه هاي اش روزخاصي است.هيجده ي تير!!هيجده ي تير همان سال!!
0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا