8/06/2003
هم ديگرراببوسيد!!همديگررادرآغوش بگيريد!!:داشتم بايکي ازهمان دوستاني که مباني ديني اش برباد رفته ازيکي ازپارک هاي تهران مي گذشتيم.جاي دنجي است.ناگهان منظره اي پيش چشمان آمد که تاکنون نديده بوديم.او ترش کرد(آدم يک ذره ازآن مباني کذايي درژرفاي وجودش هم باشد کله پا مي شود!!) اما مرا مي گوييد شنگول شنگول شدم!!پسر جواني دختري را بغل کرده بود.ازآن نوع بغل کردن ها که هنگام حمل مصدوم ها بايد انجام داد.آن عکس معروف شورش هاي دانشجويي ۱۸ تيريادتان هست که جواني دختري راهمين جوري درآغوش گرفته ودارد ازميان دود وآتش مي گذراند؟درست همان جور!!فقط اين جا خبري ازدودو آتش نبود.دخترسراپا سفيد پوشيده بود(مانده ام درکاراين دخترهايي که مانتوي سفيد مي پوشند.خودم شلوارکرم رنگي دارم که سال دوازده ماه جرات نمي کنم بپوشم ازبس که زود کثيف مي شود).انگار مارا نديده بودند.چند گام که به سوي شان رفتيم پسرماراديد.توي دلم سوگندش مي دادم که بارش!! رازمين نگذارد ونگذاشت.اگربدانيد چه حال خوشي داشتم.همراهم پکرپکرشده بود.کارآن ها براي من انگارنمادي ازآزادي بود که ديگربانگ گام هاي اش هردم بلندترمي شودوبراي اونشانه اي ازجلفي ونکبتي که دامن گير جامعه شده است!!کلي برايش روضه خواندم که مردحسابي کسي که ترامجبورنکرده است زنت رااين جوري درروزروشن بغل کني که اي کاش مجبورت مي کردند.بروبر نگاهم مي کرد وزيرلب هم چيزهايي مي گفت.يادش آوردم که دوران دانشگاه خودمان چطور دونفرازهم دوره اي هايمان رابه خاطر اين که دست دردست هم به دانشکده مي آمدند يک نيم سال تحصيلي ازدانشگاه اخراج کردند.درحالي که نامزد بودند باهم ديگر.به قول خودشان شرعي شرعي(آه که چقدرحالم به هم مي خورد ازاين واژه!!!).يادش بود وسري تکان مي داد که يعني اسلام راستين چيز ديگري است.ولش کردم به حال خودش.
ازديربازسرکوب غريزه ي جنسي يکي ازبزرگ ترين حربه هاي سلطه ي سياسي بوده است.شايدبه خاطر شورواشتياقي که کشش جنسي برمي انگيزد.به هرحال درچنين جوامعي کنش جنسي گونه اي کنش سياسي است.به طوري که برخي ازآن سوي بام فرومي غلتند وسعي مي کنند همه چيزراازاين دريچه تحليل کنند مثل گل پسري که مي گفت دانشجويان براي اين به خيابان مي ريزند که با جنس مخالف خود همپا شوند وحال کنند.عمده کردن امورجنسي درتحليل تحولات اجتماعي بيش ازهرچيز نشان گرشدت سرکوب غريزه ي جنسي درچنين جوامعي است.زماني که سرکوب شديدتربود رژيم ازپياده هاي خودبراي مقابله بادختران وپسران استفاده مي کردولي اکنون پياده هاي اش رابايد صرف کارهاي ديگري کند ازطرف ديگربسياري هم دريافته اند که باکنش جنسي مي توان به اقتدار واقتدارگرايان بيلاخ نشان داد!!برويد روزنامه هاي دست راستي را بخوانيد پر است ازچس ناله درباره ي اين که جوانان وحشي شده اند.همين چند روزپيش هفته نامه ي لثارات(اسم راببين چه تخمي است!!) زنجموره اي راه انداخته بود درباره رفتاردختران وپسران درميدان ونک که دل آدم کباب مي شد.کثافت هاداشتند ملت راتهديد مي کردند به آدم کشي هاي زنجيره اي ازنوع آن چه درمشهد وکرمان رخ داد.
0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا