بيچاره عدالت!!!:در11سپتامبر2001 تروريست هاي اسلامي باحمله ي انتحاري( = شهادت طلبانه) به برج هاي دوقلوي تجارت جهاني بيش از 3000 نفرراكشتندوتمام مردم جهان راميخكوب كردند.شكي نيست كه كشتارهزاران آدم بي گناه رابه هيچ وجه نمي توان توجيه كرد.
به هرحال جناب بوش اين كشتاربي رحمانه را دست آويزي براي "جنگ عليه ي تروريسم" قراردادتاعدالت رابرقراركند.اما نخستين معضل اين بود كه 19 نفرعامل اين انفجارخودشان نيزشربت شهادت رانوشيده بودند وبه لقاالله پزتاب شده بودند.يعني جناب بوش نمي توانست گريبان آن هارابگيرد.اين جوري شدكه بوش موضوع ريشه يابي ويافتن حاميان راپيش كشيد.پر بي راه هم نمي گفت بالاخره درهرجنايتي شريك جرمي وجوددارد.
بوش نخست به سراغ طالبان خشك مغزدرافغانستان رفت واعلام كرد
بن لادن راداديد كه داديد وگرنه پخ پخ.طالبان كه ازبوش هم يكدنده تربودند كك شان هم نگزيدواين جوري شد كه ارتش آزاديبخش امريكا به افغانستان حمله كرد وپشت بندش به عراق.بگذريم ازاين كه سردمداران عراق هيچ ارتباطي باداستان 11 سپتامبرنداشتند.
اگرفرض كنيم دراين جنگ هاي آزاديبخش 2000 شهروند افغاني و4000 شهروندعراقي جان باخته باشندمي توان گفت كه ارتش آزاديبخش ايالات متحده دربرابر هرشهروند بي گناهي كه دريازده سپتامبر جان باخت جان دوشهروندبي گناه ازعراق يا افغانستان راگرفته است كه بيشترشان هم زنان وكودكان بوده اند.يعني برقراري عدالت ازنوع امريكايي اش چيزي نبوده است جزگرفتن جان چند بي گناه دربرابرجان هربي گناهي كه تروريست ها به قتل رساندند.خودمانيم عدالت امريكايي هم دست كمي ازعدالت علوي دستگاه قضايي خودمان ندارد!!