9/28/2003
شماره ي ملي و روياي پيتزايي: اين داستان شماره ي ملي هم دردسري شده است براي مردم.خودشان راکشته اند هنوزنتوانسته اند به همه شماره ي ملي بدهند که بدجوري شبيه ي شماره ي زنداني ها است.نخستين باري که چو افتادکه مي خواهند شماره ي ملي بدهندچند کوچه پايين ترازاين کاشانه ي قسطي مان مستاجر بوديم وهنوز ولوله اي به نام بامدادک وارد زندگي ساکت وآرام ما نشده بود(کجايي آرامش!! يادت به خير!!!).مشتي پرسش نامه راپرکرديم وفرستاديم.ديگرنفهميديم چه شد.بعدهم که اين مرتيکه بامدادک آمد وهمه ي کاسه کوزه ها را به هم ريخت وناچارشديم دوباره پرسش نامه راپرکنيم وبفرستيم.همين چندروزپيش شنيدم که کساني که شماره ملي ندارند تا پايان شهريوروقت دارند دوباره پرسش نامه ها رابفرستند.آخرين روزرسيد وناچارکلي درباره ي فوايد شماره ي ملي براي عيال منبررفتم که برود همان روزازپست پرسش نامه بگيرد وکاررا تمام کند.عيال هم سري تکان دادوشب که برگشتم فهميدم تره هم خردنکرده براي بيانات گهرباراين حقير.همان شب خواب عجيبي ديدم.خواب زياد مي بينم.مي گويند خواب ديدن نشانه ي راحت خوابيدن است.الله اعلم.
خواب ديدم که عيال شام درست نکرده است وطبق معمول هوس پيتزا کرده است.خوش بختانه ازخرشيطان پايين آمد ورضايت دادکه زنگ بزنيم براي مان پيتزا بياورند.شماره تلفن را داد زنگ بزنم.شماره راکه گرفتم صداي زنانه اي ازآن سوي خط پاسخ داد
صداي زنانه: پيتزا گندم!! بفرماييد!!
بامداد: سلام.مي خواستم...
صداي زنانه:شماره ي ملي تون؟
بامداد:گوشي.ببخشيد.۵۲۱۳۱۵۰۰۰۹۵۶۶۵۷۲۱
صداي زنانه:بله بله.آقاي زندي.کوچه ي گلپايگاني پلاک ۷۱.شماره تلفن منزل ۸۴۱۸۳۴۵ وشماره تلفن همراه۰۹۱۳۷۲۵۰۹۰۸ .ازمنزل زنگ مي زنيد؟
بامداد:ببخشيد اين اطلاعات رو ازکجا آورديد؟
صداي زنانه:ما به سامانه ي ملي وصل هستيم آقاي عزيز!!
بامداد:آه بله .پيتزا مخصوص داريد؟
صداي زنانه:براي سلامتي تان خوب نيست!!
بامداد:ببخشيد؟!!
صداي زنانه:شما هم فشارخون تون بالا است هم کلسترول تون.توي پرونده ي پزشکي خودتون هست!!
بامداد:جل الخالق!!پس چي برام خوبه؟
صداي زنانه:پيتزا سبزيجات!!
بامداد:ازکجا اين قدرمطمئن هستيد؟
صداي زنانه:مگر خودتان هفته ي پيش ازکتاب خانه يحسينيه ي ارشاد کتاب آشپزي بدون گوشت را امانت نگرفته ايد؟!!
بامداد: تسليم تسليم.يک پيتزا خانواده لطف کنيد بفرستيد.هزينه اش چقدرمي شه؟
صداي زنانه:يک پيتزاي خانواده براي خانواده ي سه نفره کافيه!!قابل نداره!!مي شه پنج تومن!!
بامداد:با کارت ثمين مي شه پرداخت کرد؟
صداي زنانه:متاسفم !!نقدي بدهيد بهتراست.کارت اعتباري تان خالي است و۳۰۰ تومن هم به موسسه ي ثمين بدهکاريد!!!
بامداد:پس تا شمابرسيد مي رم ازعابربانک برداشت مي کنم!!
صداي زنانه:متاسفم !!نمي توانيد ازعابربانک برداريد!!چون ازحداکثر برداشت روزانه بيشتربرداشت کرده ايد !!
بامداد:آه بله!!اشکالي نداره.پيتزا رو بفرستيد توي خون پول نقد هست.چقدر طول مي کشه؟
صداي زنانه:حدود يک ربع.اگرعجله داريدخودتان بياييد.باموتورگازي همسايه اتان!!
بامداد:ببخشيد؟!!
صداي زنانه:طبق اطلاعات سامانه ي ملي، همسايه اتان يک موتورگازي براوو داره به شماره ي ۱۲۳۱ که پنج سال پيش دزديدنش وهمين دوماه پيش پيداشد!!
بامداد: *'!^ *%^**%^
صداي زنانه:عفت کلام داشته باشيد آقا.از شمس الواعظينو حسين درخشان يادبگيريد بهداشتي حرف زدن را!!يک بارهم که به خاطر فحش دادن به مقدسات بازداشت وجريمه شده ايد!!!توبه نکرديد؟!!
بامداد: ...............
صداي زنانه:فرمايش ديگري نداريد؟
بامداد: نه.فقط همراه پيتزا انگار يک عروسک هم مي دهيد به مشتري.درسته؟
صداي زنانه:درسته.اما طبق اطلاعات سامانه ي ملي بچه ي شما پسره نه دختر!!اسمش هم بامدادک!!درسته؟



0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا