9/07/2003
شتاب نکنيد!!!:درآشناسازي کودکان با نامداران و بزرگان شتاب نکنيد که به بلاي من و زوجه دچارمي شويد.چندروز پيش بامدادک طبق معمول درخانه به شغل شريف سوراخ سنبه نوردي سرگرم بودکه براي نخستين بار کشوي زيرتلويزيوني راکشف کرد.نمي دانم چراپيش ازاين به سراغ اش نرفته بود.شايدرفته بود و زورش نرسيده بود بازش کند.به هرحال اين بار زورش رسيد وکشوي کذايي را بازکرد.ماهم هر چه نوارداريم چپانده ايم دراين کشو.عيال مي گويدقيافه اش ديدني بود وقتي اين گنج جديدراکشف کرد.نمي دانست کدام را بردارد.عيال که صحنه رامي بيند خودش رانمي بازد ومي رودجلو تا نواري راکه طرف از کشو بيرون آورده ازدستش بگيرد.يکي ازنوارهاي شاملو راانتخاب کرده بود.عيال هم ازفرصت استفاده مي کند وعکس شاملو روي نوار را نشان اش مي دهدکه اين شاملواست.بامدادک چند بار نام شاملوراتکرارمي کند اما شامبلو نه شاملو.عيال ذوق زده با اداره تماس مي گيرد ومن هم ازپشت تلفن شامبلو گفتن مرتيکه رامي شنوم.
شب که به خانه برمي گردم اولين چيزي که مي بينم نوارهاي پراکنده درسرتاسر اتاق است.بعضي ها درون قاب وبعضي ها هم بدون قاب.عيال بيچاره هم کلافه و بي رمق روي صندلي چمباتمه زده بود.نواري هم ازمحمدنوري روي ميز افتاده بود.نوارکه چه عرض کنم جسد نوار.دل وروده اش درآمده بود.
دراين ماجرا بامدادک نام بزرگ ترين شاعرمان رايادگرفت اما ما ديگرجرات نداريم نام شاملو راجلوي اش بياوريم.چون شاملو گفتن همانا و با سردويدن بامدادک به سوي کشوي نوارها همان.
نتيجه ي اخلاقي ۱) :درراهنمايي کودکان به جهان نامداران شتاب نکنيد.خودشان بزرگ مي شوند ومي فهمند چي به چيه!!
نتيجه اخلاقي ۲):زيرتلويزيوني که مي خريد توجه داشته باشيد که کشوي قفل دار داشته باشد!!!
0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا