10/18/2003
نامه:اين نامه را يكي ازهواداران ح .ك.ك برايم فرستاده است من هم چون دوست ندارم درحكومت آينده كه لاجرم ازآن رفقاي ح .ك.ك است دردادگاه خلق محاكمه شوم مي گذارم اش سينه ي امام زاده اينترنت!!پاسخي به اين نوشته نمي دهم اما توصيه مي كنم تازه ترين نوشته ي شبح را بخوانيد اين نامه راهم بخوانيد وخودتان مقايسه كنيد!!فقط دراين نامه دوتا وا‍ژه مرا كشته يعني نابودم كرده!!يكي "روشنفكران مجاز" وديگري" خودكمونيست پندار"!!!اي والله!!
عبادی گیت اپوزوسیون
به به ! به سلامتی خانوم شیرین عبادی هم جایزه صلح نوبل را هم بردند و کلکسیون جمع خوبان که کارترها و .... عضوش بودند با قدوم مبارک ایشان کامل تر شد.
کسی که با کمال وقاحت تف به مبارزات زنان در ایران می اندازد و می گوید اسلام و دموکراسی تناقضی ندارند یا اینکه سال گذشته در دانشگاه تهران آن جمله قصارشان را فرمودند: که فقه شیعه بهترین منبع برای قانون گذاری است. تنها با سر سوزنی از انصاف در کجای جنبش آزادی خواهی قرار می گیرد.
با افول اصلاح طلبان دولتی غرب صدیق و کارتل های با شرف سرمایه داری پرچم اصلاح طلبان غیر دولتی را بلند می کنند. تا جانی دوباره به بخشی از نظام جمهوری اسلامی بدهند. آنها معجونی را برگزیده اند که هم به اندازه کافی مسلمان و هم به اندازه کافی ایرانی است. خانوم شیرین عبادی هنوز رویای اسلام پاستوریزه را در سر دارد. شیرین عزیز ذوالفقار علی که الحق نمونه بارز منطق و عطوفت آریایی اسلامی است را یک باره فراموش می کند. به طور کاملا اتفاقی یادش می رود که زهرا کاظمی بوده است و اسم افسانه نوروزی را از یاد می برد. تنها برای هم فکرانش آرزوی آزادی بیان دارد و خواهان هیچ دادگاهی برای جانیان جنایات سال 67 نیست و باور کنید همه اینها اتفاقی است ! خانوم عبادی با آنکه حجابش را برداشته است (که در جای خودش جالب است) هیچ اعتراضی به تحمیل حجاب به نیمی از جامعه نمی کند و لابد این خواسته فرهنگ ایرانی است که زنانش به اختیار خود روسری بر سر کنند و برده مرد باشند.
با تلخی تمام باید گفت که جمعیت زیادی به پیشواز شیرین عبادی رفتند. می توان گفت که میتینگ مشترک سلطنت طلبان و ناسیونالیست ها و اصلاح طلبان و لیبرال ها و روشنفکران مجاز و تمام کسانی که هنوز عارضه خود کمونیست پنداری دارند، در فرودگاه مهرآباد گرد آمدند.
از بوش تا نمایندگان مجلس، از خاتمی تا شاهزاده رضا پهلوی، پیامبران صلح و ناجیان بشریت چه صمیمانه یکدیگر را در آغوش گرم و لزج خود می فشارند و خویشاوندی خود را در این میهمانی سیاسی با چشمک در پشت آلاچیق های مهرآباد به اثبات می رسانند. ایشان این پیروزی بزرگ یعنی انتخاب یک زن "مسلمان ایرانی" را به هم تبریک می گویند.
دوباره انگشت های فحش و اتهام است که به سمت حزب کمونیست کارگری روانه می شود که چرا این کاروان را همراهی نمی کنند. تنها باید دوم خرداد را به انها نشان داد. وقتی که تمام اپوزسیون دست در دست هم زنده باد خاتمی را می خواندند همین حرفها را به حزب کمونیست کارگری می زدند که شما همیشه ساز مخالف زده اید. چرا با جریان آب هم صدا نمی شوید ؟ اما بعد از شش سال یکی یکی رای هایشان را پس گرفتند و معلوم شد حقانیت با کیست.
شیرین عبادی صدای جنبش آزادی زنان نیست. زنان ایران تعیین تلکیفشان را با دین کرده اند چه برسد به اسلام و گل سر سبد آن یعنی فقه شیعه
اعطای جایزه نوبل چیزی جز به عقب راندن جنبش زنان نیست. شاید خانوم تیمسارهای سابق ، خانوم توده های زندان رفته ، خانومی که شوهرش در روزنامه دوم خردادی می نوشته و الان زندان است دلش به شیرین عبادی خوش باشد و مهرآباد برود و برایش «ای ایران» بخواند ولی زنی که در خانه از شوهرش یا برادرش سیلی می خورد ، دختری که در نه سالگی تحت نام مقدس ازدواج تحت تجاوز قرار می گیرد ، زنی که در خانه چیزی جز یک خدمت گذار نبوده تا عمق وجود اسلام عزیز را حس کرده است و تا مغز استخوان صداقت خانوم عبادی را سنجیده است و به عینه دیده است که اسلام با حقوق زنان و آزادی سازگار نیست چگونه می پذیرد که عبادی ها منادی احقاق حقوق آنها باشند. این تنها نمایشی مشترک بین جمهوری اسلامی و اتحادیه اروپا است. این نمایش کمدی- سیاسی را افشا کنیم و به همه ثابت کنیم که عبادی ها به گرد پای جنبش واقعی آزادی خواهی و برابری طلبی زنان نمی رسند.
علی راستین
0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا