12/10/2003
امان ازدست اين برادران!!:ازخيلي بچگي اين پرسش راازخودم مي کردم که چرا بايد نام خانوادگي فرزند نام خانوادگي پدرش باشد؟چرا نام خانوادگي مادررا نمي گذارند يا آميزه اي ازآن ها(خدا خط تيره را آفريد!!)؟البته بعدها که بزرگ تر شدم فهميدم که اين معضل درکشورهاي پيشرفته تر هم حل نشده است چه برسد درکشوري که قرار است تازه بيست سال ديگر بشودسرور کشورهاي منطقه ي خودش(آره جون شوهر عمه شون!!!).
خودم هنگامي که پايم به مطبوعات باز شدونخستين باري که چند مطلب براي يک شماره ي نشريه ي وزيني(اين بار جون شوهرعمه ي خودم!!) نوشتم وسردبيرازمن خواست نام مستعاري انتخاب کنم بي درنگ نام خانوادگي مادرم را انتخاب کردم(شايد به تقليد ازآدورنو!!!).چندروز پيش رفته بودم تحريريه يکي ديگر ازمجلات وزين(جون شوهرعمه ي خودشون!!) ديدم خبرنگارمحترمي حسابي گه گيجه گرفته است که چه نام مستعاري براي خودش انتخاب کند.پرسيدم :«نام خانوادگي مادرتون چيه؟» انگار برق سه فاز گرفته باشدش(مي دانيد که مذهبي ها خيلي غيرتي اند وپرسيدن نام ناموس شان را برنمي تابند!!) گفت:«چه طور مگه؟!!»‌‌ وقتي گفتم از نام خانوادگي مادرش استفاده كندچنان رو ترش كرد كه انگارگفته ام از نام دشمن خوني اش استفاده كند(مذهبي هاعلي رغم غيرتي كه دارندهيچ دوست ندارند روي مادينگان را زياد كنند).گفتم:« نام مستعارت را بگذار ذوب درولايت!!خوبه؟!!» خوب شد نگفتم از نام خانوادگي همسرت استفاده كن!!!
0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا