12/06/2003
جوکي براي خودم!!!:ازبس درچندروزگذشته سرم به کوه غم خودم وديگران خورد ودرچندروزآينده هم خواهد خوردکه ديگر جاني برايم نمانده است.تصميم گرفتم براي دل خودم جوکي بگويم!!شما هم ازفرصت سوء استفاده کنيد وبخوانيد.اميدوارم خنده به لب تان بيايد!!واما جوک:
دوتا اقتصاددان درکوره راهي با هم داشتند قدم مي زدند يکي شان کهنه کار وآن يکي نه چندان کهنه کار!!همين جور که خوش خوشک داشتند جلو مي رفتند مي رسند به يک کپه گه که لابد کاربنده خدايي بوده که مسجدي پسجدي گيرنياورده بودوهمان جا کار خودش را کرده بود.
اقتصاددان کهنه کار رو مي کند به همراهش که«اگر بخوريش ۲۰ ميليون تومن بهت مي دم!!»
اقتصاددان نه چندان کهنه کار اندکي فکرمي کند وبه اين نتيجه مي رسد که براساس اصول اقتصادي به نفع اش هست که گه رابخورد وپول را بگيرد.همين کارراهم مي کند وطرف هم فوري برايش چکي به مبلغ ۲۰ ميليون تومن مي کشد!!
ازآن جا که درآن دور و اطراف هيچ مسجدي نبود دوباره به کپه ي گه ديگري مي رسند!!
اين بار اقتصاددان نه چندان کهنه کار به همراهش مي گويد«اگراين گه را بخوري ۲۰ ميليون تومن بهت مي دم!!» اقتصاددان کهنه کار هم پس ازآن که دودوتاچارتايي مي کند گه را مي خورد وپول را مي گيرد.
درادامه ي راه اقتصاددان نه چندان کهنه کار به دوستش مي گويد«عجب کاري کرديم !!يک قران به پول مان اضافه نشد!!بي خود وبي جهت گه هم خورديم!!»
اقتصاددان با تجربه درجواب اش مي گويد«درست مي گي اما فراموش نکن که به همين سادگي ۴۰ ميليون تومن معآمله کرديم!!!»


راستي تايادم نرفته بگويم سخن گهربار جناب رييس جمهور مرا به ياد اين جوک انداخت!!نمي دانم چرا!!
ايشان درجمع مديران ارشد صنعت بيمه ي کشورگفته اند که:مي خواهيم ازاقتصاد هزارفاميل به اقتصادمردمي برسيم!!يکي نيست به سيدخندان بگويدمگررفسنجاني مرده باشد!!!
0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا