2/14/2004
کودکان درتقليد همتا ندارند: بچه ها در سن اين مرتيکه بامدادک آميزه اي از طوطي و ميمون هستند. مي شود اسم شان را گذاشت طوطيمون!! درست مانند طوطي هر چه را بشنوند تکرار مي کنندخواه براي شان مفهوم باشد خواه نباشد.بامدادک ديگرتمام تکيه کلام هاي اطرافيان اش را ياد گرفته است وراه به راه تکرار مي کند.حتي چيزهايي را که به زباني ديگر غيراز فارسي باشد طوطي وار تکرار مي کند.کافي است کلام يکي از اين فرنگيان بيچاره دريکي از کانال هاي جورواجور ماهواره توجه اش را جلب کند.آن وقت است که مي بيني دارد براي خودش راه مي رود انگليسي آلماني يا ايتاليايي بلغور مي کند.گمانم چندهفته پيش بود که Get it افتاده بود سرزبانش.اين بار که رفته بوديم شمال دوجمله ي گيلکي هم از پدرم کش رفت!! هردو را چنان با لهجه ي غليظ گيلکي تلفظ مي کند که انگار بچه ناف انزلي است. نمي دانم پدربيچاره ام درکجاي حرف هاي اش گفته بود:« بيا ده بره »(بيا ديگر برادر!!) و «آباي شا؟»( آباي مي شود؟) که طرف هم توي هوا قاپيده وتکرار مي کند.پيش از اين هم چند واژه ي گيلکي از ميان حرف هاي من و عمه جان اش کش رفته بود:چکودم(درست کردم) ، دوكودم(پوشيدم- ريختم) وچند تاي ديگر.جنبه ي ميموني کار هاي اش که از اين هم جالب تر است.همين که آخرشب مي شودنمي دانم ازکجامي فهمد که رفته ام مسکاک(مسواک) بزنم فوري مي رود مسواک اش را مي آورد وخشکاخشک دبرو که رفتي حالا نزن کي بزن. ازبچه هاي همسايه هم کله معلق زدن را ياد گرفته است چنان روي گل بته هاي فرش معلق مي زند وسروصدا به پا مي کند که دلم براي همسايه هاي پايين مي سوزد وهروقت که توي راه پله مي بينمشان شروع مي کنم به عذرخواهي!!!گاهي هم مي رودازروي ميز توالت موچين برمي دارد اداي کارهاي خانم ها رادرمي آورد!!
0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا