2/21/2004
به ياد کرامت دانشيان وخسروگلسرخي: راستي امسال انگار سرود«بهاران خجسته باد» را زياد از صداوسيماي ميهن آريايي اسلامي پخش نکردند.شايد هم پخش کردند من نشنيدم. به هرحال زياد يا کم آن قدر پخش کردند که اين سرود هم جزو بازي هاي زباني اين مرتيکه بامدادک بشود.يکي از شيوه هاي زبان بازي بامدادک شيوه ي «من تو من» است!!يعني مي آيد چيزي مي پراند شنونده جمله اي درپاسخ اش مي گويد والي آخر.چيزي مانند مشاعره.مثلا مي آيد جلوي تو مي گويد:يه توپ دارم... آن وقت تو بايد بگويي قل قليه . بعد خودش مي گويد« سرخ وسفيدو....» وتو مي گويي« آبيه» والهي به اميد تو تاآخر.
البته گاهي هم خودمان بازي را شروع مي کنيم که اگر سرخوش باشد وسيم خاردارنباشدپاسخ مي هد.
درمورد کرامت بازي اين جوري شروع مي شود:
من مي گويم«کرامت؟»
بامدادک پاسخ مي دهد«دانشگاه!!!»بعد هم پشت بندش مي پرسد«چي مي خونه بابايي؟»
پاسخ مي دهم«هوا....»
بامدادک:« دلپذير شدم!!!»
من ادامه مي دهم«گل از...»
بامدادک:«خاک شدم!!»
تاهمين جا را بيشتر ياد نگرفته است.گاهي که عکس کرامت را مي بيند خودش به تنهايي بازي را انجام مي دهد.
........................................
يک سالي مي شود که کتابي درباره ي زندگي ومبارزات کرامت دانشيان درميهن آريايي اسلامي درآمده است به نام«راوي بهاران».نويسنده اش هم آقاي انوش صالحي است.کتاب خوبي است ودرواقع سرمشق خوبي براي نوشتن اين گونه کتاب ها درباره کساني که درراه آزادي مبارزه کرده اند واکنون نسل جوان چندان نمي شناسدشان.چندروزپيش سالگرد تيرباران خسرو گلسرخي و کرامت دانشيان بودبدنيست دوفراز ازمطالب اين کتاب را با هم بخوانيم.
مادر خسرو گلسرخي درباره ي اعدام پسرش مي گويد:
«يک شب برادرخسرو به خانه آمد وگفت:مادر" ختم قرآن هايي كه گرفته بودي نتيجه داد وخسرومحكوم به حبس ابد شد.خوشحال شدم وبه خانه ي خواهرم رفتم.شوهرخواهرم روزنامه ي آن شب را قايم كرده بودكه نفهمم حكم اعدام خسرو وكرامت ابرام شده است ولي بالاخره فهميدم وشبانه به طرف تهران حركت كرديم وساعت پنج صبح به تهران رسيديم.همان شب اعدامش بعدازنمازمغرب واعشا خوابيدم،خواب ديدم كه يك جفت گوسفند پوست كنده جلويم آوردند.ازخواب پريدم ودويدم به اتاق خواهرم.به خواهرم گفتم صددرصدخسرووكرامت را اعدام كرده اند.
گفت:چطور؟
جريان خواب را گفتم.همان روز برادرم با بچه هاي اش وبا چشمان سرخ وپف كرده به خانه آمدند.فهميدم كارتمام شده است

............................
ايرج جمشيدي مي گويد:«ساواك دربهره برداري تبليغي هم نبوددرايت وهوشياري اش را نشان داد.آن ها وقتي ماراديدند كه گروهي روزنامه نگاروهنرمندكاملا تسليم هستيم وبرگه ها ي بازجويي ماراديدند آن وقت بود كه به فكرافتادند تا يك كارنمايشي خوبي ترتيب بدهند.ديگرفكرش را نمي كردند كه خسرو وكرامت آن طور مقاومت كنند ومقابل شان بايستند.»( اين آقاي جمشيدي همان سردبير روزنامه ي توقيف شده ي آسيا است كه اكنون درزندان به سر مي برد.البته ساواك درباره ي جمشيدي اشتباه نكرده بود!!!)
0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا