2/28/2004
برادرشهيدم شهادت ات مبارك!!:پنج شنبه اي فرصتي دست داد ورفتيم به پنجمين گردهمايي سالانه ي گروه هاي واژه گزيني تخصصي درفرهنگستان زبان وادب فارسي. هم فال بود هم تماشا.هم چس ناله ي ملت را درباره ي به تاراج رفتن كله قندپارسي شنيديم وچشم مان به جمال بي مثال جناب غلامعلي حداد عادل واضع نظريه ي ژاپن اسلامي روشن شد(انگار براي حضرات ژاپن وچين سروته يک کرباس اند.تاکنون دم از چين سازي ميهن آريايي اسلامي مي زدند.لابد شباهت چشم هاي بادامي وخط هاي خرچنگ قورباغه باعث اين بسط نظريه اي شده است.بگذريم!!). درمورد واژه گزيني که داستان مانند هميشه بود عده اي آمدند زارزدنددرباره ي خارجي بودن يک سوي اسکناس هاي ايراني،آماردادند درباره اين كه ۹/۷۶درصد واژگان فلان مطلب دربهمان روزنامه فرنگي بوده است واز اين بازي ها.درحالي كه حرف هاي خودشان آكنده از ايرادي بودكه دل شان را سوزانده بود.خيلي خنده داراست كسي زاربزند درباره ي تاراج كله قند پارسي بعد پيشنهاد بدهد چاره ي كار افزايش اتوريته ي !!!فرهنگستان است. و اما حداد عادل عزيز !!قيافه اش به هيچ وجه به شاگرد اول ها نمي خورد.بيشتر غم زده بود تا ذوق زده.لحن سخن راني اش هم بيش از هرزمان به لحن پدرشووور دخترش شبيه شده بود.همان مكث هاي آخوندي وهمان مترادف پراني هاي آخوندي.به هيچ وجه هم به سياست اشاره اي نكرد.درآغاز سخنان كوتاه اش گريزي زد به صحراي كربلا و بعد هم به اهميت واژه سازي پرداخت.(راستي اولين صابون حسين پارتي به تن ما خورد.شب چهارشنبه از چهارراه مجيديه تا خانه دوساعت تمام پياده گز كردم به لطف علم وكتل ودسته بازي ملت به پاخاسته!!برپدرهرچه مردم آذار لعنت!!)
جالب تر ازهمه هم اين بود كه جماعت هم اشاره اي به شاگرد اول شدن اش نكرد.نه تبريكي نه پبريكي.هيچ هيچ.تازه يكي هم متلك كلفتي بارش كرد.نمي دانم آقايي به نام منصوري را مي شناسيد يا نه.نام كوچك اش را فراموش كرده ام.دماغي عقابي دارد وازبروبچه هاي سياسي قديمي است. گمانم جزو دارودسته پرويزنيكخواه .همان كه پس از ترور شاه در۲۱ فروردين ۱۳۴۴ توسط سرباز گارد شاهنشاهي رضا شمس آبادي دستگير شد.مهندس كارخانه ي ارج بود ويكي از كارگران كارخانه را كه دوست شمس آبادي بود تحت تاثير قرارداده بود واين دوست هم شمس آبادي را به راه انداخته بود.به هر حال اين آدم كسي بود كه دست بلند كرد وخطاب به حدادعادل گفت « برادرشهيدم شهادت ات مبارك» حداد اندكي جا خورد بعد هم گفت« اين جور مواقع مي گويند خانه ي نو مبارك!! » منصوري هم كم نياورد وگفت « تا خانه چه باشد!!» حداد عادل هم خورد ودم نزد!!
راستي هركسي كه سخن راني مي كرد جماعت درپايان براي اش كف مي زدند حداد هم هرچه گفت صلوات بفرستيد( اين هم از بدآموزي حجت الاسلام كروبي شاگرد سي ويكم انتخابات!!) اما جماعت حرف اش را پشم هم حساب نكرد.
0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا