3/11/2004
حجاب اش کامل وکامل بود!!: روزنامه را گرفته بودم روبرویم تازیر نور ماشین های پشتی عنوان ها ی درشت را نگاه کنم که دستش آمد روی خبرپایان اعتصاب معلمان وگفت :« دروغه!!! »
حجاب اش کامل کامل بود.چادر سرش بود وسفت وسخت رو گرفته بود.قیافه ی خسته اش مرا یاد قیافه ی خسته خانم معلم های دوره ی دبستان خودم می انداخت. گفت:« خودم معلم هستم»
وقتی گفتم که حضرات فقط زبان زور را می فهمند وبه فشارتان باید ادامه دهید لبخند زد.صحبت مان خیلی زود گل کرد. خیلی به کانون صنفی معلمان امیدوار بود.درباره ی لزوم تشکل های صنفی حرف زدیم.وقتی که گفتم بایدازتشکل های صنفی مذهب زدایی شود بازهم لبخندزد. فیش حقوق اش را هم نشانم داد. بامدرک کارشناسی ارشد وبیست وپنج سال سابقه ی کار(توی فیش سابقه ی کار هم بود) بدون کسورات حقوق اش 230 هزارتومان بود. راست می گفت بااین مدرک وسابقه هرجای دیگری کار می کرد دست کم دوبرابر این حقوق نصیب اش می شد. وقتی هم گفتم که اگر ادامه بدهید مردم حمایت می کنند گفت مجبور می شوند حمایت کنند!! بعد هم گفت که خواهرش پرستار است ودربیمارستان شان تمام پرستار ها مرخصی گرفته اند چون کلاس ها که تعطیل باشد ناچارنددرخانه بمانند وبچه ها را نگه دارند!!
من زودتر باید پیاده می شدم. به هنگام خداحافظی گفتم :« موفق باشید» دوباره لبخند زد.حبف که نمی شد باهاش دست داد!!حجاب اش کامل وکامل بود!!
0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا