نامه ای برای گذشته!!:ای که گوش ات شن انباشته از بادهای کویری است،ای که چنان مردم هراسی که به درستی خود را تک درخت بید مجنون نامیده ای،ای که دروغ دردروغ نسل جوان به جان آمده ازایمانیان را به تنگ آمده از بی ایمانی می خوانی،ای که دست نوازش بر سر آیت الله کاشانی می کشی که چون سلف اش شیخ فضل الله سردرآخور استبداد داشت،ای که تنها درباره ی گذشته ی استبدادزده درفشانی می کنی تادیواستبداد اکنون را استتارکنی،ای که تباه کاری های بنیان گذارجمهوری اسلامی را برخاسته ازاشتباهات یا موضع گیری های ناگزیر وخلاف قاعده می نامی ونه جرات نقد میراث اش را داری نه تمایل اش را،ای که ازمخالفت مقتدای ات با عدم حضورزنان درمجلس سخن می گویی اما به صدور حکم اعدام برای زنی که اوشین را به جای دختر پیامبرالگوی خودش خوانده بود اشاره ای نمی کنی،ای که اعدام براساس حکم ارتدادراقبول داری ومی گویی فلانی از موضع دین حرف می زندومرتدنیست ونباید اعدامش کرد!!تونمی توانی به پرسش ها پاسخ دهی چه درپایان دوران مسئولیت رسمی ات باشی چه درآغاز آن،خواه 47 صفحه نامه درقطع جیبی بنویسی خواه 4700 صفحه نامه درقطع رقعی!!این کاره نیستی زور که نیست!!!آش چنان شوراست که حتی برادران دینی خودت درجبهه ی دوم خرداد هم دادشان درآمده است !!ببین مرده چه مرده ای است که مرده شوران هم زارزارمی گریند!!تقصیری هم نداری روزگار یکی به نعل زدن ویکی به میخ زدن سپری شده است !!!