5/15/2004
شكنجه، آري يا نه؟!!آيا شكنجه هيچ گاه توجيه پذير نيست؟ اين پرسش پلشت بازمانده ي اعتراضي است از سر بيزاري، نفرت وشرم كه جهانيان با آن به پيشواز عكس هايي رفته اند كه شكنجه ي زندانيان عراقي به دست سربازان انگليسي و امريكايي را به تصوير كشيده اند.

همان فراموش نشدني ترين پرسش ها كه ۱۳۰ سال و اندي پيش فيودور داستايوسكي در برادران كارامازوف پيش كشيد. آليوشا كارامازوف، قهرمان قديس مآب اين رمان با پرسشي كه برادرش ايوان فراروي اش مي گذارد بر سر دو راهي وسوسه انگيزي قرار مي گيرد. ايوان از او مي پرسد فرض كنيم كه براي تحقق سعادت ابدي انسان ها لازم باشد كه كودكي نونهال راتاسرحد مرگ شكنجه كنيم.آيا چنين كاري را مي پذيري؟

ايوان براي اين پرسش زمينه چيني هم مي كند وبراي آليوشا ازرنج هاي كودكان درزندگي واقعي سخن مي گويد.ازدخترك هفت ساله اي مي گويدكه پدرومادرش تا مرزمرگ كتك اش مي زنند،درآلونكي چوبي سردي زنداني اش مي كنند و وادارش مي كنند مدفوع خودش را بخورد. ازپسرك هشت ساله ي رعيت زاده يي مي گويد كه ارباب براي درس ادب دادن ،جلوي چشمان مادرش سگ ها را به جان اش مي اندازند تا تكه تكه اش كنند. داستايوسكي اين داستان هاي واقعي را ازروزنامه ها برداشته بود وهمگي نشان گر بي رحمي هاي تصورناپذيري بودندكه درسال هاي آينده فراروي انسان قرارداشتند...........ادامه


0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا