زنده باد روزمره گي!! : بهره برندگان از نظام هاي سرکوب همواره مي کوشند چنين نظام هايي را تنها گزينه ي ممکن جا بزنندگزينه اي الهي(مثل نوع ولايت فقيهي) يا طبيعي (مثل نوع اقتصادبازار). برخي تا آن جا پيش مي روند که نظام خود را پايان تاريخ مي نامند يا متصل به حکومتي موعود. چيزي درحد تخم دو زرده.
اين گونه است که درسراسر تاريخ حاکمان همواره خودشان را به قدرتي بيرون از جامعه ي انسان وصل کرده اند که خدا يکي از اصلي ترين شان است.
درگرماگرم دوران برده داري بود هيچ مذهبي از الغاي برده داري سخن نرانده است چون الغاي برده داري يعني فروپاشي اقتصاد مبتني بر برده داري.برده ابزارتوليد بود و با حيوانات فرقي نداشت.مي شد برايش دل سوزاند يا پول داد آزادش کرد اما الغاي برده داري هرگز.اين گونه بود که سردمداران حکومت ودين بي هيچ پرده پوشي برده وکنيز هديه مي دادند وهديه مي گرفتند.
امروز هم سرمايه داري خود را طبيعي،منطقي ،الهي ومردم سالارترين مي خواندو مردم را بمب باران تبليغاتي مي كند.نه براي نظام خودمان ونه براي سرمايه داري جهاني جانشيني وجود ندارد.بايد سوخت وساخت.هرگونه تلاش براي سرنگوني نظام مستقر عملي شيطاني است.به جهنم كه اقليتي اندك شمار اكثريت را مي چاپند.به جهنم كه خشونت،تجاوزوحرص وآز از سرروي اجتماع مي بارد.به جهنم كه مذهب مصرف همگام با مذاهب الهي دمار از روزگار مردم درآورده است.فقط فكر گزينه هاي جايگزين را بايد از سر به در كرد.به جهنم كه قوه ي قضاييه مردم را پشم خودش هم حساب نمي كند.به جهنم كه مردم هم انتخابات را پشم خودشان حساب نمي كنند.همچنان بايد استخوان بندي فساد را حفظ كرد.هزاران سال است كه اين گونه بوده است. رسولان خدا هم دست به استخوان بندي نزده اند ما سگ كي باشيم.پس زنده باد روزمره گي!!