9/05/2005
اقتصاد باز، جامعه ی بسته‏هنگامی که بيش از ۲۵ سال پيش " دنگ شيائو پينگ" به گشايش درهای اقتصادچين دست زد بيشتر غربيان اصلاحات وی را آغازی بر پايان حکومت خودکامگی در چين خواندند.
چنين نگرشی تنها درباره ی چين نبودو آزادسازی بازار ،برپايه ی عقلانيت متعارف آن هنگام(که هنوزهم ازميان نرفته است)قابل اطمينان ترين راه برای رسيدن به مردم سالاری بود.استدلال شان اين بودکه آزادی اقتصادی به طبقه متوسط کارآفرين ودانش آموخته پروبال می دهدوچنين طبقه ای نيزدرگذرزمان هرچه بيشتردرتكاپوی به دست گرفتن سرنوشت خودخواهدبود.
اما درچين،روسيه وکشورهای ديگری که حکومت های خودکامه مهاراقتصادرا شل کرده انداين پيش بينی نادرست ازآب درآمد.رشد اقتصادی به دست آمداماازمردم سالاری ليبرال هنوزکه هنوزاست خبری درميان نيست. به دليلی ساده وناگوار:نسل جديدوپيشرفته ی خودکامگان به خوبی پی برده اند که چه راهی درپيش گيرندتاهم دست شان از مواهب رشداقتصادی كوتاه نماندوهم تحقق مردم سالاری رقابتی وراستين را(اغلب به مدت چندين دهه)به تعويق اندازند.برای شناخت چگونگی کارکرداين راهبرد نخست بايدچگونگی پاگرفتن رقابت سياسی را شناخت.شهروندان درصورتی می تواننددرقدرت سياسی حضوری کارسازداشته باشندکه در"همايندی های راهبردي" دستی داشته باشنديعنی درفعاليت هايی چون انتشاراطلاعات،سازمان وگسترش دادن احزاب،انتخاب رهبران،تامين منابع مالی وبرگزارکردن نشست ها وراه پيمايی ها......ادامه دراخبارروز
0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا