1/09/2006

هزارتوي هويت

چندرروزپيش ها سالگرد مرگ هانا آرنت بود وازنشريات وروزنامه هاي خارجي بگيرتا داخلي به ديدگاه ها وزندگي اين آدم پرداخته بودند. افرادي كه اقليت ديني هستند وعلي رغم اعتقادنداشتن به دين شان برحمايت ازآن پافشاري مي كنند هميشه مايه ي شگفتي ام بوده اند. هانا آرنت هم اين جوري بود.يهودي تباربود.به دين يهوداعتقادي نداشت ولي برهواداري از آن پاي مي فشرد. درميهن آريايي اسلامي هم بسياري از اقليت هاي ديني اين گونه اند.به خصوص بهايي ها. خودم دوستاني داشته ام كه درخانواده اي بهايي به دنيا آمده اند.آن دنيا واوسا كريم به پشم شان هم نيست.يكي شان ماركسيست دوآتشه بود.ولي بازهم از موجوديت ديني خودشان دفاع مي كردند.به گمانم دراين گونه مواردديگربحث دين درميان نيست.دين به جايگاه هويت آدم بركشيده مي شود.حمايت ازدين مي شودحمايت ازهويت.فشارهاوسركوب ها هم بي تاثيرنيست. چه فشارحكومتي مانندفشارحكومت به بهاييان درميهن آريايي اسلامي.چه فشارخودمردم كه من دركودكي ودوران گهربارشاهنشاهي دردبستان به چشم خودم مي ديدم كه بچه ها خطاب به كودكان بهايي فحش هايي چون " سگ بهايي" را هم سرايي مي كردند.هانا آرنت هم مي گويد"ازخانواده هاي بسيارقديمي يهودي هستم.اما واژه ي يهودي را هيچ گاه دركودكي درمحيط خانواده ام نشنيدم.نخستين باردرجوك هاي ضديهودي شنيدم".بعيد نيست اگرخودم نيزجزواقليت شيعه مذهب عربستان بودم تشيع مي شد پاره اي از هويتم نه وبال گردن .
0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا