2/18/2006

درستایش آزادی بیان

جهادکاریکاتورواری که مذهبی های جهان از مسیحی گرفته تا مسلمانان دوآتشه دربرابرآزادی بیان اندیشه به راه انداخته اندباردیگرهمستیزی بنیادی مذهب با آزادی اندیشه وگفتاررابه روشنی به نمایش گذاشت وباردیگرنمایان شد که مذهب درذات خودش چیزنیست مگرتجسم ازخودبیگانگی انسان.مشتی کاریکاتورسبب شده است تا دین مداران خوش خیم قلم به دست گیرندوازجرواجرشدن احساسات نازک ترازگل شان وجریحه دارشدن قلوب کروبی شان سخن سازکنند وبدخیم های شان نیزتهدیدمرگ سردهندوحتی به درخت های سفارت خانه ها نیزرحم نکنندوچنان ازخشم دیوانه شوند که زیردست وپای خودشان به لقاالله پربگشایند ودرآغوش حوری های بهشت برین بیاسایند.
دراین میان روزنامه هایی که دوباره کاریکاتورها راچاپ کردند وازتهدیدها نهراسیدندکاری کردندکارستان.روزنامه های اروپایی رامی گویم.درینگه ی دنیا که بوش ودارودسته اش وروزنامه های اصلی با خشم مقدس مسلمانان همدلی کردند وقلب شان ازلطمه دیدن احساسات مسلمانان جریحه دارشد.جناب بوش ازرفتارمودبانه بادیگران دم زدو نیویورک تایمز هم باهمین استدلا ل ها از چاپ کاریکاتورها سرباززد.ازهم جالب ترسخنان کوفی عنان دبیرکل سازمان ملل بود که گفت"آزادی بیان به هیچ وجه مطلق نیست".
تمام سخن ایشان این است که مذهب نبایدهدف طنزقرارگیرد. به هرنگرشی ، خواه اسلام باشد خواه مسحیت خواه مارکسیسم چنین وضعیت ویژه ای دادن زیرپاگذاشتن حق آزادی بیان است.خردورزی تاب هیچ گونه حدومرزی راندارد.نمی توان گفت به هرنتیجه ای که می خواهی ازشواهد برسی برس اما حق نداری علیه اسلام یا مارکسیسم نتیجه گیری کنی.اندیشه را به کناری نهادن وازاقتدارپیروی کردن، عقل راکنارگذاشتن وازایمان دنباله روی کردن نتیجه ای نداردبه جزپاگرفتن جامعه ای که به یک رشته ارزش های مقدس پای بند است،به سانسورمیدان می دهد،دچارجمود فکری است وهرگونه رویگردانی ازآموزه های دینی را با کیفرهای قرون وسطایی پاسخ می دهد.
آزادی بیان یعنی این که اگردیدگاه های کسی به خشم مان می آورد نوشته های اش رانخوانیم.اگرنگرش کسی به نظرمان خطرناک است باید با سلاح استدلال به میدان برویم.باتفنگ وچماق پاسخ دادن به نگرش هایی که توهین آمیز می انگاریم همان وفاتحه ی اندیشه ورزی راخواندن همان.هرانسان آزاداندیشی بایددربرابرچنین تهدیدهایی بایستد.رودروایستی رابایدکنارگذاشت.
0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا