3/08/2008
تف سربالا یا سر پایین

بی چاره فیدل کاسترو حق داشت که ازتخت قدرت پایین بیا نبودو بحث مرگ و زندگی بود برایش.همین که قدرت رابه اخوی سپرد آن هم ازپس 49 سال ،جماعت قلم به دست ازخردوکلان مطلب نوشتندبرای رفیق فیدل،ازآن دست مطالب که پس از مرگ کسی برایش می نویسندخواه درستایش،خواه در سرزنش .درمطبوعات میهن آریایی اسلامی هم چنین بود.البته بیشتردرستایش.همگی انگارپدرشان مرده باشد سرقلم رفته بودنداز منتهی الیه چپ بگیر تا ماورای راست.خواهران و برداران اسلامی چه از طیف روشنفکردینی چه از طیف تاریک فکردینی هم به به و چه چه راه انداختند.لابد محاسن فیدل محاسن امام ارتحال کرده ی شان را به یادشان می انداخت.انگارنه انگارکه طرف آن قدرازکون قدرت خورده بودکه دیگرنای خوردن برای اش نمانده بود.یک سال دیگرمانده بودبا حدنصاب شاه شهیدناصرالدین شاه قاجاربرابری می کرد.ولیعهدش رائول هم مانند ولیعهد ناصرالدین شاه پیرمردی است برای خودش.مظفرالدین شاه را می گویم.حالاچراچندهفته پس از پایین آمدن رفیق فیدل از نردبان قدرت فیل حقیر یاد هندوستان کردیکی از رفقای ماورای چپ را پیش پریروزها دیدم.چندباری که دراین یک کفه جا دراقیانوس تورجهان گستراینترنت به طنز نوشته بودم که بالای چشمان فیدل،چاوز و امثالهم ابروانی هم هست این رفیق شفیق نصحیتم کرده بود که بهتراست سکوت کنی ازتو بعید است این کارها تف سربالا است و ازاین حرف ها.منتها خودش به مناسبت نزول اجلال فیدل از نردبان قدرت دریکی از این روزنامه های اصلاح طلبان دررثای فیدل ستایش نامه ای نوشته بود که بیاوببین.درحالی که همیشه درصحبت میان خودمان نقش چپ فرانوین را بازی می کرد و می گفت بله می دانم که کاسترو از اشغال چکسلواکی حمایت کرد.می دانم که درجوانی رمان های خولیوکورتازار را می خواند امادربرج قدرت عاشق خاطرات چرچیل بود.ولی هرچه قدرهم که به نظر ما دون کیشوت باشد به چشم مردم مانند "زورو" دوران جدید است .ازاین حرف ها بسیارمی گفت.وقتی گفتم این ستایش نامه چه بود نوشتی گفت درمیدان دشمن قلم می زدم.گفتم لابد به این کار می گویند تف سرپایین؟خنده ای کرد و گفت آفرین به حسن تعبیرت.
پیامک :ای کسانی که پیامک نمی دهید بدانید و آگاه باشیدکه خداوندشمارامجازات خواهد کردودرآخرت سیم کارت داغ برپیشانی تان خواهدگذاشت.(سوره ی ایرانسل،آیه ی 935)
0 Comments:

Post a Comment

بازگشت به بالا