2/12/2007
ماشاالله به صدا و سیما

یکی صدا و سیما را بگیرد. چنان دارد تخت گاز می رود که بیا وببین . به ویژه در سالگرد انقلاب کولاک کرده است. البته چند ماهی می شود که صدا وسیما استحاله عمقی یافته است وهم صداهای جالبی پخش می کند وهم سیماهای جالبی.باورتان نمی شود پس نمونه هایی از رصدهای هرچندگاهی خودم را برای تان نقل می کنم که خودتان داوری کنید استحاله عمقی رخ داده است یا نه.


* دوربین صدا و سیما درگرماگرم سوگواری های تاشورایی ملت درصحنه رفته بود به یکی از محله های تهران که ارمنی و مسلمان قاطی پاطی زندگی می کنند تا ایمان اسلامی ملت در صحنه ی ارمنی را به تصویربکشد.ملت درصحنه ی ارمنی یکی یکی می آمدندخودشان را به علم شونصد تیغه ای می مالیدند وغذای نذری می گرفتند ومی رفتند.بیشترشان کلان سال بودند.خبرنگارصداوسیما هم با چندتای شان گفت وگو کرد.یکی شان پیرزنی بودکه بالهجه ی شیرین ارمنی گفت فرقی ندارد هم مسیح وهم امام حسین را خدا آفریده است وبرای همین به امام حسین اعتقاد دارند.یکی شان هم جوان بلندبالایی بود با ریش و سبیل پرکلاغی.سرتا پا سیاه پوش.به قول خودشان تریپ مشکی.استدلال این یکی هم این بودکه مرگ مظلومانه ی امام حسین دلش را داغان کرده است. عیال هم که این صحنه را می دید به من گفت ارمنی عاقبت به خیر هم نشدی.

* پریشب ها هم صدا وسیما یکی از سخن رانی های امام ره درصدر انقلاب (مثل صدر اسلام ) را پخش می کرد.ازآن سخن رانی های پر از لاکن.آن سفرکرده درقسمتی از سخن رانی از ملت درصحنه تشکر می کرد که فرزندان شان را به مهلکه های فرستاده اند که خدای ناخواسته ممکن بود شهید شوند. ما بالاخره نفهمیدیم شهادت فیض عظما است یا مخاطره ای شایسته ی خدای ناخواسته گفتن.این اشکال فقهی را با عیال وبرخی متشرعان اداره درمیان نهادیم جملگی گفتند که چون ذره ی بصیرت قلبی نداریم این نکات باریک تر از موی را درنمی یابیم.

* صدا وسیما دوشب هم دفاعیات خسروگلسرخی را نشان داد .گیرم پر و بال شکسته .ولی به هرحال این کارشان مصداق اشاعه ی فحشا بود .لابد سرقاضی مرتضوی را دوردیده بودند.با پدرزن جان نشسته بودیم پای تلویزیون وحرف های گلسرخی را گوش می دادیم.پدرزن جان چکشی فحش می داد به تمام استوانه ها و مخروط های نظام.می گفت پفیوزها حرف این بیچاره را که پخش می کنید این را هم بگویید که قبرش کجاست وبه قبرش هم رحم نکرده اید.به نظر من که این کارشان مصداق بارز اشاعه ی فحشا بود ولاغیر.همین بس که فردای آن روز هم دراداره همه از گلسرخی حرف می زدند. باورتان نمی شود یکی از خانم های متشرع اداره می گفت که وقتی دانش آموز دبستان بود گلسرخی همسایه اشان بود وخیلی پیش می آمد که صبح ها دستش را می گرفت وازخیابان رد می کرد.گفتم دستش نجس نبود.چنان نگاهی به من انداخت که یعنی لودگی موقوف . حتی رنگ زرشکی پیراهن گلسرخی را هم به یاد داشت وفرازی از شعرهای گلسرخی را هم برایم خواند.نزدیک بود شاخ دربیاورم.

* صدا و سیما تنها سخن رانی امام ره را پخش نکرد به سراغ مهندس بازرگان هم رفت.یکی از سخن رانی هایش را پخش کرد که نمی دانم درمورد خالق ومخلوق بود یا فضایل استخاره . فرقی نمی کند چون بیشتر از کسانی که پای منبر بازرگان جمع شده بودند شگفت زده شدم.خانم های بی حجاب با موهای سیاه براق.خداوکیلی این دیگر اشاعه ی فحشا است بی برو برگرد.

* شاه گل برنامه های شگفت آور صداوسیما هم گفت وگوی به قول خودشان صمیمانه ی یکی از مجریان لوده و به قول ما گیلک ها خاش ولیس(استخوان لیس = ...مال ) صدا وسیما با عالی جناب سرخ پوش بود. ای کاش این گفت وگو را ضبط کرده بودم به راستی که جالب وخنده انگیز ناک بود.یکی از قسمت های اش این بود که عالی جناب سرخ پوش ازداستان ریاست جمهوری بنی صدر می گفت . حضرات دوست داشتند که جلال الدین فارسی بشود رییس جمهور وامام ره هم گیر داده بود ونمی گذاشت . عالی جناب سرخ پوش همراه چند نفر از همپالگی ها راه می افتد که امام ره را متقاعد کند.امام ره تمارض می کند ولی براثرسماجت عالی جناب سرخ پوش راضی به دیدار می شود.عالی جناب سرخ پوش گله می کند که چرا امام ره گیرداده است . امام ره هم خطاب به عالی جناب سرخ پوش می گوید تو می دانی با کی داری حرف می زنی؟(مرسی جذبه) عالی جناب سرخ پوش ناگهان بغضش می ترکد وامام ره هم بغلش می کند ومی گوید اِاِاِاِاِاِاِمن نمی دانستم تو گریه ای هستی.

خلاصه سرتان را درد نمی آورم برنامه های صدا وسیما خیلی دیدنی شده است اگرشده از طریق ماهواره هم به تماشا بنشینید.از ما گفتن.

پیامک (اس ام اس)هفته:جالب ترین پیامک هفته شب بیستم بهمن روی نمایش گر تلفن همراه ملت در صحنه رفت که می گفت عربستان فردا را 22 بهمن اعلام کرده است.

2/05/2007
جاودانگی داریم تا جاودانگی

شنیده بودیم که بر سر نیکان پیوسته به رحمت ایزدی کشمکش میان آدم ها و کشورها درگیرد.نمونه ها فراوان است باشندگان میهن آریایی اسلامی سال ها است که بر سر ابن سینا و ابوریحان بیرونی و مولوی و بزرگان دیگران با همسایگان دست به یقه شده اند. ترکیه مولوی را مال خودش می خواند و سند منگوله دار هم دارد.جمهوری آذربایجان می گوید نظامی گنجوی "منیم کی ده".کشورهای عربی نیز دست گذاشته اند روی ابن سینا وابوریحان بیرونی وغیره . لابد پدر آدم فاضل باشد خودش هم فضلی به ارث می برد. اما وصل کردن خود به آدم کشان تاریخ چه فضیلتی دارد؟ در همین میهن آریایی اسلامی بسیاری نام فرزندان شان را می گذارند چنگیز وتیمور.بعید نیست چندی بعد هم در نام گذاری ها سهمی هم به مرحوم صدام حسین برسد . باورتان نمی شود مغولستان وچین برسر چنگیز خان دست به یقه شده اند.دولت کنونی مغولستان که همان کمونیست های پیشین هستند چنگیز خان را تا مقام قدسی بالا برده اند.درحالی که دردوران شوروی هرگونه نازیدن به چنگیزخان ممنوع بوده است لابد به خاطر آن که رفقای روسی را به یاد آن می انداخت که سال ها زیر یوغ چنگیزخان بوده اند . دولت کنونی مغولستان چنگیز را نماد ملی گرایی وامپراتوری مغولی از پکن تا بالکان می خواند.دست برقضا آرمگاه چنگیزخان درون چین قراردارد وهمین بسی مایه ی ناراحتی مغول ها شده است عین آرامگاه مولوی که درون ترکیه قرار دارد و بسی مایه ی ناراحتی باشندگان میهن آریایی اسلامی است . چینی ها هم چنگیز را مال خودشان می دانند زیرا قوبیلای خان یکی از نوه های آن حضرت سلسله ی پادشاهی یوان رادرچین بنیان گذاشت بنابراین خود چنگیز خان هم می شود بنیان گذارامپراتوری چین.البته چینی ها خون ریزی های چنگیز را ماست مالی و از صفحات تاریخ حذف کرده اند.ازهمه جالب تر این است که می گویند چنگیز درجهان صلح برپا کرد وبه گردش تجارت وفناوری و دیدگاه ها درجهان کمک کرد . کار را به جایی رسانده اند که می گویند جهانی سازی از ابداعات آن حضرت بوده است.

مغولستانی ها اما باکی از سخن سرایی درباره ی قصابی های چنگیز خان ندارند وخون سلحشوری چنگیز هنوزدر رگ های شان موج می زند.مغولستان از فتح عراق توسط ارتش آزادی بخش ایالات متحده هم پشتیبانی کرده است و200 نفرازارتشیان خود را نیز درعراق مستقرکرده است.می گویند وقتی که شیرمردان مغول پای به خاک عراق گذاشتند سرهنگ آمریکایی که به پیشبازشان آمده بود به سرهنگ مغول می گوید مواظب باشید عراق جای خطرناکی است . طرف هم پاسخ می دهد می دانیم قبلا این جا بوده ایم.منظورش روزگارفتح بغداد به دست هلاکوخان نوه ی چنگیز بود.

البته ازکشوری مانند مغولستان که حدود 3 میلیون نفرجمعیت و چهاربرابرآلمان وسعت داردبعید نیست که از قحط سالی قهرمان واسطوره به سراغ چنگیز برود.ولی ازکسانی چون باشندگان میهن آریایی که چنگیزیان دمارازروزگارنیاکان شان درآوردندبعید است که نام فرزندان شان را بگذارند چنگیز.عین این که هندیان نام پسران شان را بگذارند نادر.
2/03/2007
پیشنهادهای تاشورایی

ازآن جا که امام راحل گفته بودماهرچه داریم ازاین محرم وسوگواری واین حرف ها است برای آن که این داشته ها بیشترشودچند پیشنهاددارم برای بهکردآیین ها ی تاشورا(تاسوعا +عاشورانوعی ترفنداختصارسازی نمونه ی دیگرآن پیکاژو برای پیکان پژویی است هرچند که ملت درصحنه نام پیکاژورا گذاشته اند جوادمخفی) باشدکه قبول درگاه حق بیفتد.

*نه به پارسال که درودیوارشهرپرشده بود از خوشگل ها ی هالیوود مانند برادپیت وامثالهم که به شکل سالارشهیدان درشان آورده بودند نه به امسال که برادران نیروی انتظامی راه افتاده بودند وصورت هرچه برادپیت حسین نما یا حسین برادپیت نام را با افشانه (اسپری) رنگ می کردند.آن هم چه رنگ ضایعی .خودم دیدم که پایین ترازچهاررراه نظام آبادصورت یکی از این شمایل ها را به رنگ زرددرآوردند.ملت هم همین جوراشک می ریخت.نکردندمقداری اکلیل قاطی رنگ کنند که دست کم یک خورده سوسو بزند.به نظرمن شمایل سالارشهیدان به شکل برادپیت وتام کروزباشد بهتراست تابه رنگ زردبدون اکلیل.

*هرسال نوحه های جدیدی می آید امسال نیز.حالا دیگرنوحه ی رپ هم به یکی ازدستگاه های موسیقی سوگواری تبدیل شده است.روی آهنگ طاغوتی هم نوحه می گذارندچنان ضایع که حتی بامدادک هم تشخیص می دهد بدوبدومی آید سراغم که بابا این آهنگ باباکرم نیست؟دراین میان برخی ازآهنگ ها ی پارسال هم حذف می شود.یکی هم نوحه ای که می گوید"کربلا منتظرماست بیا تابرویم"که پارسال راه به راه می خواندند.لابدچون سربازان ارتش آزادی بخش ایالات متحده درکربلا چشم به راه هستند دیگرنمی شودبه کربلارفت.پس غیرت حسینی این ملت کجا است؟درست است که سربازان ارتش آزادی بخش ایالات متحده تانک کبرا دارنددرعوض ما هم زینب کبرا داریم.اگرآن ها انیشتن دارند ما هم پنج تن داریم.به خاطراین ملاحظات که نباید یکی از بهترین نوحه ها را کنارگذاشت.

*کشتن گوسفندها بااین وضع فجیع درکوی برزن صورت خوشی ندارداین جوری می شودکه بامدادک دوان دوان می آید ومادربزرگش را تهدید می کند که ازهمسایه بغلی غذای نذری نپذیردچون با گوسفندقیمه درست می کنندمرتیکه جوری حرف می زند که انگاربقیه روزها با کاغذقیمه درست می کنیم.خداوکیلی خیلی دلش سوخته بود.یادم آمد که روزقبلش آمده بود به من گفته بود که خیلی دلش برای امام حسین سوخته است.فوری پرسیدم دلت برای امام حسین بیشترمی سوزدیا گوسفندها.گفت برای هردوبه یک اندازه.ریاکاری راخوب یادگرفته است بپرسی مادررابیشتردوست داری یا پدربازهم همین پاسخ را می دهد.خلاصه گوسفندهارادرکشتارگاه بکشند بسته بندی کنند بدهند دست مردم بهتراست


پیامک روز:

:شنگول ومنگول 2007

گرگه میاددرمی زنه مامان بزی ازآیفون تصویری می بینه می گه بیابالا.گرگه می گه نه.مامان بزی می گه نترس بابابزی نیست.گرگه می گه نه می ترسم سی دی مون دربیاد

بازگشت به بالا